5.عقاید: شناخت خلیفهی خداوند در زمین؛ احوال پیامبران و شؤون آنان
لطفا پرسش شماره 252 عقاید با موضوع «شناخت خلیفهی خداوند در زمین؛ احوال پیامبران و شؤون آنان» ثبت شده توسط «هادی» در تاریخ 8 آذر 1395 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
فرق بین نبی و رسول چیست؟ چون نقلهای متفاوتی در این مورد وجود دارد. [آیا] پیامبر اسلام خاتم انبیا و مرسلین است؟ با تشکر
بسیاری از مسلمانان میپندارند که میان «نبی» و «رسول» تفاوتی مصداقی وجود دارد و این مبتنی بر برداشت آنان از سخن خداوند است که فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ» (حج/ 52)؛ «و پیش از تو هیچ رسولی یا نبیّی را نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو کرد شیطان در آرزویش (مانعی) انداخت»، ولی حق آن است که میان «نبی» و «رسول» تفاوتی مصداقی وجود ندارد، بلکه صرفاً تفاوتی مفهومی وجود دارد و همین برای تفریق آن دو از هم در سخن خداوند کافی است؛ همچنانکه برای جمع آن دو با هم در آن کفایت میکند. توضیح آنکه «نبی» و «رسول» در کتاب خداوند، دارای حقیقت شرعیّه نیستند و در معنای لغوی خود استعمال شدهاند و با این وصف، «نبی» (از ریشهی نبأ) کسی است که از خداوند پیام میآورد و «رسول» (از ریشهی رسل) کسی است که خداوند او را برای رساندن پیام فرستاده است و با این وصف، میان آن دو تفاوتی مصداقی وجود ندارد؛ چراکه از یک سو تعدّد عنوان مستلزم تعدّد معنون نیست و از سوی دیگر هر پیام آوری از خداوند (نبی)، فرستادهای از جانب او (رسول) است و هر فرستادهای از جانب او (رسول)، پیام آوری از او (نبی) است؛ چنانکه فرموده است: «وَکَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ» (زخرف/ 6)؛ «و چه بسیار پیام آوری که به میان گذشتگان فرستادیم» و فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ» (أعراف/ 94)؛ «و در هیچ قریهای پیام آوری را نفرستادیم مگر اینکه اهلش را به سختی و زیان دچار کردیم تا شاید تضرّع کنند»، هر چند میان آن دو تفاوتی مفهومی وجود دارد؛ چراکه یکی با لحاظ پیام آور بودن از خداوند و دیگری با لحاظ فرستاده بودن از جانب او به کار رفته است و این دو مفهوماً با یکدیگر متفاوتند و همین برای جواز جمع آن دو با هم یا تفریق آن دو از هم کافی است؛ چنانکه خداوند میان آن دو جمع کرده و فرموده است: «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا» (مریم/ 51)؛ «و در کتاب موسی را یاد کن، هرآینه او مخلصی بود و رسولی نبی بود» و فرموده است: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ» (أعراف/ 157)؛ «کسانی که از رسول نبی امّی پیروی میکنند» و میان آن دو تفریق کرده و فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ» (حج/ 52)؛ «و پیش از تو هیچ رسولی یا نبیّی را نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو کرد شیطان در آرزویش (مانعی) انداخت» و این مانند سخن اوست که فرموده است: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَىٰ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ ۖ فَقَدْ جَاءَکُمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (مائده/ 19)؛ «ای اهل کتاب! رسول ما به نزدتان آمده است که برایتان در فترتی از رسولان تبیین میکند، تا نگویید که هیچ بشیری یا نذیری به نزد ما نیامد، پس بشیری و نذیری به نزدتان آمد و خداوند بر هر چیزی تواناست»؛ با توجّه به اینکه «بشیر» و «نذیر» مصداقاً یکی هستند؛ چنانکه فرموده است: «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ» (بقره/ 213)؛ «پس خداوند نبیها را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده برانگیخت» و فرموده است: «وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ» (أنعام/ 48)؛ «و رسولان را جز به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده نمیفرستیم»، هر چند مفهوماً با هم متفاوتند و از این رو، «بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ» را در ادامه به «بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ» برگردانده؛ همچنانکه «رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ» را در آیاتی دیگر به «رَسُولًا نَبِیًّا» و «الرَّسُولَ النَّبِیَّ» برگردانده است؛ چراکه «نبی» و «رسول» تفاوتی مصداقی ندارند، بلکه صرفاً تفاوتی مفهومی دارند و از این رو، «انبیاء» و «رسل» در کتاب خداوند، مصداقاً یکی هستند؛ چنانکه همهی آنان را «نبی» نامیده و فرموده است: «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ» (بقره/ 177)؛ «کسی که به خداوند و روز واپسین و فرشتگان و نبیها ایمان آورد» و فرموده است: «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ» (بقره/ 213)؛ «پس خداوند نبیها را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده برانگیخت و به همراه آنان کتاب را به حق نازل کرد تا میان مردم دربارهی چیزی که در آن اختلاف کردند حکم کند» و فرموده است: «وَلَا یَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِکَةَ وَالنَّبِیِّینَ أَرْبَابًا ۗ» (آل عمران/ 80)؛ «و شما را امر نمیکند که فرشتگان و نبیها را خدایانی بگیرید» و فرموده است: «إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَىٰ نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ ۚ» (نساء/ 163)؛ «هرآینه ما به تو وحی کردیم همان طور که به نوح و نبیهای پس از او وحی کردیم» و فرموده است: «وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ» (إسراء/ 55)؛ «و هرآینه برخی نبیها را بر برخی دیگر برتری دادهایم» و فرموده است: «أُولَٰئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ» (مریم/ 58)؛ «اینان کسانی از نبیها بودند که خداوند به آنان نعمت داد» و فرموده است: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ» (أحزاب/ 7)؛ «و چون از نبیها میثاقشان را گرفتیم» و فرموده است: «وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَالشُّهَدَاءِ» (زمر/ 69)؛ «و نبیها و شاهدان را بیاورند»؛ با توجّه به اینکه مراد از «نبیها» در این آیات، همهی فرستادگان خداوند هستند و کسی «رسولان» را از آنان جدا نکرده است؛ همچنانکه همهی آنان را «رسول» نامیده و فرموده است: «اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ ۚ» (حج/ 75)؛ «خداوند از فرشتگان و از مردم رسولانی بر میگزیند» و فرموده است: «وَلِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ ۖ» (یونس/ 47)؛ «و برای هر امّتی رسولی است» و فرموده است: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ» (نحل/ 36)؛ «و هرآینه در هر امّتی رسولی برانگیختیم که خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید» و فرموده است: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ» (روم/ 47)؛ «و هرآینه پیش از تو رسولانی را به سوی قومشان فرستادیم، پس با بیّنات به نزدشان آمدند» و فرموده است: «ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ ۖ کُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا کَذَّبُوهُ ۚ» (مؤمنون/ 44)؛ «سپس رسولانمان را پی در پی فرستادیم، هر بار که امّتی را رسولش آمد تکذیبش کردند» و فرموده است: «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ ۚ» (نساء/ 165)؛ «رسولانی بشارت دهنده و بیم دهنده تا برای مردم بر خداوند حجّتی پس از رسولان نباشد» و فرموده است: «وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ ۚ» (نساء/ 164)؛ «و رسولانی که داستانشان را پیشتر بر تو خواندهایم و رسولانی که داستانشان را بر تو نخواندیم» و فرموده است: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ» (بقره/ 253)؛ «اینان رسولان بودند که برخیشان را بر برخی دیگر برتری دادیم» و فرموده است: «یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ» (مؤمنون/ 51)؛ «هان ای رسولان! از چیزهای پاک بخورید و به درستی عمل کنید؛ چراکه من به آنچه عمل میکنید دانا هستم» و فرموده است: «حَتَّىٰ إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَنْ نَشَاءُ ۖ» (یوسف/ 110)؛ «تا آن گاه که رسولان نومید گشتند و پنداشتند که تکذیب شدهاند، یاری ما آنان را آمد، پس هر کس را که خواستیم نجات دادیم» و فرموده است: «فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ» (أعراف/ 6)؛ «پس حتماً از کسانی که به سویشان فرستادیم سؤال میکنیم و حتماً از فرستاده شدگان سؤال میکنیم» و فرموده است: «یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ ۖ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ» (مائده/ 109)؛ «روزی که خداوند رسولان را گرد میآورد، پس میفرماید چه پاسخ داده شدید؟ میگویند: علمی برای ما نیست، تویی که عالم به غیبها هستی» و فرموده است: «وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ» (قصص/ 65)؛ «و روزی که آنان را ندا میدهد، پس میفرماید به فرستاده شدگان چه پاسخ دادید؟» و فرموده است: «مَنْ کَانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرِینَ» (بقره/ 98)؛ «هر کس با خداوند و فرشتگانش و رسولانش و جبرئیل و میکائیل دشمن باشد، خداوند دشمن کافران است» و فرموده است: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ» (غافر/ 51)؛ «هرآینه ما رسولانمان و کسانی که ایمان آوردند را در زندگی دنیا و روزی که شاهدان بر میخیزند یاری میکنیم» و فرموده است: «کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ» (بقره/ 285)؛ «همگی به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و رسولانش ایمان آوردند (و گفتند:) احدی از رسولانش را جدا نمیکنیم»؛ با توجّه به اینکه مراد از «رسولان» در این آیات، همهی پیام آوران خداوند هستند و کسی «نبیها» را از آنان جدا نکرده است!
از اینجا دانسته میشود که فرق نهادن میان «نبی» و «رسول» با این تفصیل که «نبی» فرشته را در بیداری نمیبیند و «رسول» او را در بیداری میبیند، اصلی ندارد و بر خلاف ظاهر آیات قرآن است؛ همچنانکه روایات رسیده با این مضمون، تکلّفآمیز و متناقضاند و بعضاً لفظی را به قرآن میافزایند که در آن وجود ندارد؛ علاوه بر اینکه با اجتماع نبوّت و رسالت ناسازگارند؛ چراکه بر این اساس، «نبی» نمیتواند «رسول» و «رسول» نمیتواند «نبی» باشد؛ با توجّه به اینکه یا فرشته را در بیداری نمیبیند که در این صورت «رسول» محسوب نمیشود و یا او را در بیداری میبیند که در این صورت «نبی» محسوب نمیشود، در حالی که خداوند «نبی» و «رسول» را بر همهی پیام آوران و فرستادگانش اطلاق کرده و برخی از آنان مانند موسی، اسماعیل و محمّد علیهم السّلام را صریحاً «رَسُولًا نَبِیًّا» و «الرَّسُولَ النَّبِیَّ» نامیده است! با این وصف، معلوم نیست که کدام یک از انبیاء «رسول» نبوده است؛ چراکه خداوند انبیائی مانند الیاس، لوط و حتّی یونس علیهم السّلام را نیز «رسول» دانسته و فرموده است: «وَإِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» (صافات/123)؛ «و هرآینه الیاس از رسولان بود» و فرموده است: «وَإِنَّ لُوطًا لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» (صافات/133)؛ «و هرآینه لوط از رسولان بود» و فرموده است: «وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» (صافات/139)؛ «و هرآینه یونس از رسولان بود»! خصوصاً با توجّه به اینکه دیدن فرشته در بیداری حتّی برای غیر «نبی» امکان داشته؛ چنانکه مریم علیها السّلام در بیداری با جبرئیل علیه السّلام دیدار و گفتوگو کرد (نکـ: مریم/ 17-21) و ساره در بیداری با میهمانان ابراهیم علیه السّلام دیدار و گفتوگو کرد (نکـ: هود/ 71-73) و با این وصف، برای «نبی» به طریق اولی امکان داشته است!
از اینجا دانسته میشود که «نبی» و «رسول» دو عنوان متعدّد برای معنون واحد هستند؛ به این معنا که هر نبیّی رسول و هر رسولی نبی است و با این وصف، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم خاتم انبیاء و مرسلین محسوب میشود؛ چراکه هر چند در کتاب خدا تنها «خَاتَمَ النَّبِیینَ» (أحزاب/ 40) دانسته شده است، رسولی غیر نبی وجود ندارد!
البته این به آن معنا نیست که برخی «انبیاء» و «رسل» بر برخی دیگر برتری ندارند؛ چراکه خداوند به روشنی از وجود تفاضل میان آنان خبر داده و فرموده است: «وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ» (إسراء/ 55)؛ «و هرآینه برخی نبیها را بر برخی دیگر برتری دادهایم» و فرموده است: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ» (بقره/ 253)؛ «اینان رسولان بودند که برخیشان را بر برخی دیگر برتری دادیم»؛ همچنانکه به معنای عدم دیدار و گفتوگوی آنان با فرشتگان در خواب نیست؛ چراکه دیدار و گفتوگوی آنان با فرشتگان در خواب، به طریق اولی ممکن است و هرگاه با بیّنهای از جانب خداوند برای مردم باشد، کفایت میکند، بل به این معناست که آنان چه فرشتگان را در خواب ببینند و چه در بیداری، از آن حیث که پیام آوران و فرستادگان خداوند با بیّنات هستند، «نبی» و «رسول» محسوب میشوند و برتری برخیشان به معنای عدم رسالت برخی دیگر نیست.