پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر پرسش‌های مردم درباره‌ی علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها

پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر پرسش‌های مردم درباره‌ی علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه به انتشار پرسش‌های مردم درباره‌ی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و کتاب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها از دفتر حفظ و نشر آثار ایشان خواهیم پرداخت.

لطفا پرسش شماره 264 احکام با موضوع «احکام زکات، خمس، صدقه، هبه، قرض، وقف و عاریه» ثبت شده توسط «زهرا حکیمی» در تاریخ 17 دی 1395 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

به چه چیزهایی خمس تعلّق می‌گیرد؟ آیا به هدیه‌ای مثل خانه، طلا و غیره که همسر یا کسی دیگر داده است، خمس تعلّق می‌گیرد؟


پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:

خمس مالیاتی شرعی است که بنا بر کتاب خداوند، به هر مال مغتنمی تعلّق می‌گیرد؛ چراکه خداوند با لفظی عام فرموده است: «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ» (أنفال/ 41)؛ «و بدانید هر چیزی که مغتنم یابید، هرآینه خمس آن برای خداوند و برای پیامبر و برای نزدیکانش و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان (آنان) است» و «أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ»؛ «هر چیزی که مغتنم یابید» در سخن او، اگرچه به سبب غنیمت جنگی در غزوه‌ی بدر نازل شده است، شامل هر فایده‌ی مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری مانند آن می‌شود؛ چراکه از یک سو «غَنم» در لغت به معنای به چنگ آوردن چیزی بدون مشقّت یا توقّع است و از سوی دیگر ملاک حکم در نظر عقلا عموم لفظ است نه خصوص سبب و با این وصف، تردیدی نیست که خمس به هدیه تعلّق می‌گیرد؛ همان طور که به چیزهایی مانند گنج، معدن، جایزه، سود هنگفت از معامله و ارث از خویشاوندی دور که غالباً از او ارث برده نمی‌شود، تعلّق می‌گیرد؛ زیرا همه‌ی این‌ها چیزهایی مغتنم به معنای فواید مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری هستند که در عرف ناشی از بخت و اقبال شمرده می‌شوند؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«کَتَبْتُ إِلَی الْمَنْصُورِ أَسْأَلُهُ عَمّا یَجِبُ فِیهِ الْخُمْسُ، فَکَتَبَ إِلَیَّ بِخَطِّهِ: إِعْلَمْ یَرْحَمُکَ اللّهُ أَنَّ کُلَّ ما یَرْزُقُکَ اللّهُ مِنْ حَیْثُ لا تَحْتَسِبُ فَفِیهِ الْخُمْسُ کَالْغَنِیمَةِ وَ الْکَنْزِ وَ الْمَعْدِنِ وَ الْحِلْیَةِ الَّتِی تَسْتَخْرِجُها مِنَ الْبَحْرِ وَ الْهِبَةِ وَ الْجائِزَةِ وَ الْفائِدَةِ الْکَبِیرَةِ الَّتِی تَفْضُلُ عَنْ مَؤُونَتِکَ وَ الْمِیراثِ الَّذِی لا تَحْتَسِبُهُ مِنَ الْبَعِیدِ وَ الْمالِ الَّذِی تَکْنِزُهُ فَلا تَأْکُلُ مِنْهُ وَ لا تُنْفِقُهُ فِی سَبِیلِ اللّهِ إِذا حالَ عَلَیْهِ الْحَوْلُ فَعَلَیْکَ فِی ذٰلِکَ الْخُمْسُ تُخْرِجُهُ إِلیٰ خَلِیفَةِ اللّهِ فِی الْأَرْضِ وَ الْیَتَامَىٰ وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ مِنْ آلِ هاشِمٍ إِنْ کُنْتَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ مَا أَنْزَلَ عَلىٰ عَبْدِه یوْمَ الْفُرْقَانِ یوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلىٰ کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»؛ «برای منصور نوشتم و از او درباره‌ی چیزی پرسیدم که در آن خمس واجب است، پس با خطّ خود برایم نوشت: بدان -خداوند تو را رحمت کند- که هر چه خداوند تو را از جایی که نمی‌پنداری روزی می‌دهد، در آن خمس است، مانند غنیمت و گنج و معدن و زیوری که از دریا بیرون می‌آوری و هدیه و جایزه و سود هنگفتی که از مخارجت بیشتر است و میراثی که به آن گمان نداری از (خویشاوندی) دور و مالی که آن را می‌انباری، پس نه از آن می‌خوری و نه در راه خداوند انفاق می‌کنی هرگاه یک سال بر آن بگذرد، پس بر تو در آن خمس واجب است که آن را به سوی خلیفه‌ی خداوند در زمین و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان از خاندان هاشم بیرون می‌آوری، اگر به خداوند و چیزی که بر بنده‌اش در روز جدایی -روزی که دو گروه با هم رویارو شدند- ایمان داری و خداوند بر هر چیزی تواناست»!

اما آیا این حکم شامل چیزی اندک که عرفاً دارای ارزش قابل توجّهی نیست هم می‌شود؟ در این باره دو احتمال است: یکی آنکه می‌شود؛ زیرا «هر چیزی که مغتنم یابید» در سخن خداوند مطلق است و تقیید آن به چیزی که عرفاً دارای ارزش قابل توجّهی است جایز نیست و دیگری آنکه نمی‌شود؛ زیرا «هر چیزی که مغتنم یابید» در سخن خداوند مطلق نیست، بل منصرف به چیزی است که عرفاً دارای ارزش قابل توجّهی است؛ با توجّه به اینکه چیزی کم‌ارزش و غیر قابل توجّه، عرفاً فوق العاده و دور از انتظار نیست و تبعاً مغتنم محسوب نمی‌شود و از این رو، در برخی روایات اهل بیت برای فایده‌ی مالیِ حاصل از معدن و گنج، حدّ نصابی معادل با یک یا بیست دینار قرار داده شده است؛ همچنانکه زکات نیز در اموال کمتر از حدّ نصاب واجب نیست و این -صرف نظر از عدم حجّیّت قیاس- از مذاق شرع در این قبیل احکام حکایت می‌کند، ولی انصاف آن است که این قبیل اجتهادات و روایات واحد یارای ایستادگی در برابر نصّ خداوند را ندارند؛ زیرا اطلاق نصّ او هر فایده‌ی مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری -اگرچه اندک- را شامل می‌شود، بلکه سیاق آن در «أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ»؛ «هر چیزی که مغتنم یابید»، تحمّل تقیید را ندارد و با این وصف، خمس به چیزی اندک که نزد مردم دارای ارزش قابل توجّهی نیست هم تعلّق می‌گیرد؛ خصوصاً با توجّه به اینکه هر اندازه اندک باشد، نزد خداوند دارای ارزش قابل توجّهی است؛ چنانکه فرموده است: «وَلَا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً وَلَا یَقْطَعُونَ وَادِیًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» (توبه/ 121)؛ «و هیچ چیز کوچک یا بزرگی را انفاق نمی‌کنند و هیچ منطقه‌ای را نمی‌پیمایند مگر اینکه برایشان نوشته می‌شود تا خداوند آنان را به بهترین چیزی که انجام می‌دادند پاداش دهد»؛ چراکه ممکن است بسیاری از یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان هاشمی به نان شب یا روز خود محتاج باشند و با این وصف، خمسی اندک معادل یک قرص نان هم می‌تواند یکی از آنان را از گرسنگی برهاند؛ همچنانکه خمس‌هایی بسیار اندک هرگاه با هم جمع شوند، برای خلیفه‌ی خداوند در زمین پشتوانه‌ای پدید می‌آورند و با این وصف، نمی‌توان چیزی هر اندازه اندک را از شمول خمس خارج کرد؛ خصوصاً با توجّه به روایاتی از اهل بیت که آن را «فِی کُلِّ ما أَفادَ النّاسُ مِنْ قَلِیلٍ أَوْ کَثِیرٍ» (کلینی، الکافی، ج1، ص545)؛ «در هر چیزی که مردم از کم یا زیاد به دست می‌آورند» و «جَمِیعِ ما یَسْتَفِیدُهُ الرَّجُلُ مِنْ قَلِیلٍ وَ کَثِیرٍ» (طوسی، الإستبصار، ج2، ص55؛ همو، تهذیب الأحکام، ج4، ص123)؛ «همه‌ی چیزهایی که انسان از کم و زیاد به چنگ می‌آورد» ثابت می‌دانند.

آری، اگر چیزی به اندازه‌ای کم باشد که خمس آن نزد عرف بی‌ارزش و غیر قابل استفاده باشد، خمس ندارد؛ چراکه خداوند به انفاق چیزی امر کرده که مورد علاقه است و فرموده است: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ» (آل عمران/ 92)؛ «هرگز به نیکی نمی‌رسید تا آن گاه که از چیزی که دوست می‌دارید انفاق کنید»، بل از انفاق چیزهای بی‌ارزش و غیر قابل استفاده نهی کرده و فرموده است: «وَلَا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ» (بقره/ 267)؛ «و ناپاک آن را برندارید انفاق کنید، در حالی که خود گیرندگان آن نیستید مگر اینکه درباره‌ی آن چشم‌پوشی کنید و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است»؛ همچنانکه اگر چیزی عین واحد و غیر قابل تقسیم باشد و خارج کردن خمس آن بدون فروش کلّش ممکن نباشد، مانند یک قالی یا یک لباس یا یک ظرف یا یک قلم، خمس ندارد؛ چراکه تقسیم آن به منزله‌ی اتلاف آن است و فروش کلّ آن به خاطر خمسش -اگر در سال از آن استفاده می‌کند- واجب نیست و پرداخت قیمت خمسش از مالی دیگر نیز بر خلاف اصل و ظاهر است و چه بسا عسر و حرج دارد و این از باب سالبه‌ی به انتفاء موضوع است، مگر اینکه با اختیار خود آن را بفروشد که در این صورت به قیمت آن خمس تعلّق می‌گیرد و این مراد علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی از گفتاری است که یکی از یارانمان ما را از آن خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ یَقُولُ: لَیْسَ فِی الْخَبِیثِ خُمْسٌ وَ لا فِی ما لا یُخَمَّسُ! قُلْتُ: أَرَأَیْتَ إِنْ کانَ ما لا یُخَمَّسُ غَنِیمَةً یَشْتَرِکُ فِیهَا الْمُجاهِدُونَ؟ قالَ: یَبِیعُهُ الْإِمامُ فَیُخَمِّسُ قِیمَتَهُ وَ لَیْسَ فِی ما لا یُخَمَّسُ مِنْ مالِ الْمُسْلِمِ خُمْسٌ حَتّیٰ یَبِیعَهُ عَنْ طِیبِ نَفْسِهِ»؛ «شنیدم منصور می‌فرماید: در خبیث (یعنی چیز حرام و چیز غیر قابل استفاده) خمسی نیست و نه در چیزی که به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم نمی‌شود! گفتم: اگر چیزی که به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم نمی‌شود غنیمتی باشد که مجاهدان در آن شریک هستند چطور؟ فرمود: امام آن را می‌فروشد و قیمتش را به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم می‌کند و در چیزی از مال مسلمان که به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم نمی‌شود خمسی نیست تا آن گاه که با رضایت دلش آن را بفروشد»!

حاصل آنکه خمس به هر فایده‌ی مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری مانند غنیمت، هدیه، جایزه، گنج، معدن، زیوری که از دریا بیرون می‌آید، سود هنگفتی که از مخارج انسان بیشتر است، میراثی که به آن گمان ندارد از خویشاوندی دور و مالی که آن را بدون استفاده و انفاق به مدّت یک سال می‌انبارد، تعلّق می‌گیرد، مگر اینکه عینی واحد و غیر قابل تقسیم باشد تا هنگامی که آن را به پول تبدیل کند، یا خمس آن چیزی بی‌ارزش و غیر قابل استفاده ارزیابی شود. البته اختصاص دادن خمس همه‌ی اموال -و نه صرفاً اموال مغتنم- به خداوند و خلیفه‌اش در زمین مستحبّ است و به تعبیر خاصّ علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی «سرّی از اسرار آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم» محسوب می‌شود؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قالَ لِیَ الْمَنْصُورُ: أَلا أَدُلُّکَ عَلیٰ سِرٍّ مِنْ أَسْرارِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ؟! قُلْتُ: بَلیٰ، قالَ: اجْعَلْ خُمْسَ مالِکَ لِلّهِ وَ خَلِیفَتِهِ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّ مَنْ فَعَلَ ذٰلِکَ مُخْلِصاً لَکانَ مِنْ أَصْحابِ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلَیْهِ السَّلامُ»؛ «منصور به من فرمود: آیا تو را به سرّی از اسرار آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم دلالت نکنم؟ گفتم: آری، فرمود: یک پنجم همه‌ی مالت را برای خداوند و خلیفه‌اش در زمین قرار بده؛ زیرا هر کسی که این کار را با اخلاص انجام دهد، همانا از أصحاب أمیر المؤمنین علیه السّلام است»!


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی