7.اخلاق: اخلاق فردی
لطفا پرسش شماره 270 اخلاق با موضوع «اخلاق فردی» ثبت شده توسط «رضا راضی» در تاریخ11 بهمن 1395 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
آیا تأثیر مال حرام بستگی به علم به آن دارد یا اثرگذاری آن در صورت عدم علم به حرمت آن هم باقی است؟ اگر بله آیا این با عدالت خدا در تناقض نیست؟ اگر نه پس چرا میگویند زن و بچه تحت تأثیر لقمه حرامی که پدر کسب میکند قرار میگیرند؟
اصولاً اعمال عبادی و معنوی کاملاً بسته به نیّت است یا فارق از نیّت اثر ذاتی هم دارند؟ آیا این مثال درست است که این اعمال مانند خوردن سیب است اگر خورنده علم به فوائد آن هم نداشته باشد اثر لازم را خواهد گرفت؟؟؟ توضیح فرمایید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
1 . مسلّم است که خوردن مال حرام از روی علم -علاوه بر آثار اخروی- آثاری وضعی در زندگی دنیا دارد و آنها آثاری پوشیده و ناخواسته هستند که در ظاهر به خوردن مال حرام ربطی ندارند؛ خواه با این تقریر که به آن ربطی غیر مستقیم و ناشناخته دارند و خواه با این تقریر که کیفرهایی مقرّر برای آن از جانب خداوند هستند و این واقعیّتی مجرّب و موافق با سخن خداوند است که فرموده است: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ ۚ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ» (جاثیه/ 21)؛ «آیا کسانی که بدیها را مرتکب شدند پنداشتند آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، زندگیشان و مرگشان یکسان است؟! بد قضاوت میکنند» و فرموده است: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ» (أنعام/ 42)؛ «و هرآینه به سوی امّتهایی پیش از تو فرستادیم، پس آنان را به سختی و زیان دچار کردیم باشد که آنان تضرّع کنند» و فرموده است: «وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ» (أعراف/ 130)؛ «و هرآینه فرعونیان را به خشکسالی و کمبود میوهها دچار کردیم باشد که آنان متذکّر شوند»؛ همچنانکه روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنّت بر این واقعیّت تأکید دارند؛ مانند روایتی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم که در آن آمده است: «إِذَا ظَهَرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِی کَثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَةِ و إِذَا طُفِّفَ الْمِکْیَالُ و الْمِیزَانُ أَخَذَهُمُ اللَّه بِالسِّنِینَ و النَّقْصِ و إِذَا مَنَعُوا الزَّکَاةَ مَنَعَتِ الأَرْضُ بَرَکَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ و الثِّمَارِ و الْمَعَادِنِ کُلَّهَا و إِذَا جَارُوا فِی الأَحْکَامِ تَعَاوَنُوا عَلَى الظُّلْمِ و الْعُدْوَانِ و إِذَا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللَّه عَلَیْهِمْ عَدُوَّهُمْ و إِذَا قَطَّعُوا الأَرْحَامَ جُعِلَتِ الأَمْوَالُ فِی أَیْدِی الأَشْرَارِ و إِذَا لَمْ یَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ و لَمْ یَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ و لَمْ یَتَّبِعُوا الأَخْیَارَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی سَلَّطَ اللَّه عَلَیْهِمْ شِرَارَهُمْ فَیَدْعُوا خِیَارُهُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ» (کلینی، الکافی، ج2، ص374؛ ابن بابویه، الأمالی، ص385؛ همو، علل الشرائع، ج2، ص584؛ طوسی، الأمالی، ص210)؛ «هرگاه زنا پس از من ظاهر شود مرگ ناگهانی افزایش مییابد و هرگاه از پیمانه و ترازو کم گذاشته شود خداوند آنان را به خشکسالی و کمبود (موادّ غذایی) گرفتار میکند و هرگاه زکات را بازدارند زمین برکت خود را از زراعت و میوهها و همهی معادن باز میدارد و هرگاه در قضاوتها ظلم کنند با یکدیگر در ظلم و تعدّی همکار میشوند و هرگاه پیمان را بشکنند خداوند دشمنشان را بر آنان مسلّط میکند و هرگاه خویشاوندیهاشان را قطع نمایند اموال در دست شریران قرار میگیرد و هرگاه امر به معروف و نهی از منکر نکنند و از نیکان اهل بیتم تبعیّت نکنند خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط میکند، آن گاه خوبانشان دعا میکنند و برایشان مستجاب نمیشود» و روایتی از نیکان اهل بیت او که در آن آمده است: «إِذا فَشَتْ أَرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ أَرْبَعَةٌ: إِذا فَشَى الزِّنا ظَهَرَتِ الزَّلازِلُ وَ إِذا أُمْسِکَتِ الزَّکاةُ هَلَکَتِ الماشِیَةُ وَ إِذا جارَ الْحُکّامُ فِی الْقَضاءِ أُمْسِکَ الْقَطْرُ مِنَ السَّماءِ وَ إِذا خُفِرَتِ الذِّمَّةُ نُصِرَ الْمُشْرِکُونَ عَلَى الْمُسْلِمینَ» (ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص524؛ همو، الخصال، ص242؛ طوسی، تهذیب الأحکام، ج3، ص148؛ کلینی، الکافی، ج2، ص448 [با کمی تفاوت])؛ «هرگاه چهار چیز شایع شود چهار چیز ظاهر میشود: هرگاه زنا شیوع یابد زلزلهها ظاهر میشوند و هرگاه زکات باز داشته شود چهارپایان تلف میشوند و هرگاه قاضیان در قضاوت ستم کنند باران از آسمان باز داشته میشود و هرگاه امان نادیده گرفته شود مشرکان بر مسلمانان چیرگی مییابند» و روایاتی دیگر با این مضمون که در مجموع میتوان آنها را متواتر معنوی دانست (برای آنها، بنگرید به: مسند أحمد، ج6، ص157؛ جزء ابن عاصم، ص75؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج4، ص503؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج2، ص184؛ همو، مسند الشامیین، ج2، ص205؛ بیهقی، شعب الإیمان، ج6، ص16؛ ابن عبد البر، التمهید، ج23، ص430؛ ابن حجر، فتح الباری، ج10، ص163؛ ابن الأثیر، أسد الغابة، ج4، ص233؛ برقی، المحاسن، ج1، ص107؛ إسکافی، التمحیص، ص44؛ کلینی، الکافی، ج5، ص317؛ ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص524؛ همو، الخصال، ص360؛ همو، الأمالی، ص370 و 678؛ کراجکی، معدن الجواهر، ص72)؛ همچنانکه در حکمت منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی آمده است:
«گوشت مردم از حرام روییده و پوست آنان از خبیث برآمده است؛ چراکه چیزهای ناپاک را در کار کردهاند و برخی اموال برخی دیگر را به باطل خوردهاند. تنها از آن ناتوان شده و جانها از آن کاهیده است. طبعها از آن فاسد شده و مزاجها از آن آمیخته است. امراض از آن شیوع یافته و عمرها از آن کوتاه گردیده است.» (همچنین، بنگرید به: گفتار 46 فقرهی 8).
آری، تردیدی نیست که خوردن مال حرام از روی جهل -هرگاه تقصیری نباشد- عقاب اخروی ندارد؛ زیرا تکلیف جاهل قاصر، تکلیف ما لا یطاق و ظالمانه است که از خداوند عادل صادر نمیشود، امّا آیا آثاری وضعی در زندگی دنیا نیز ندارد؟ در این باره دو احتمال است: یکی آنکه ندارد؛ چراکه آثار وضعی خوردن مال حرام، ناشی از حرام بودن مال است، نه مال بودن حرام، در حالی که حرام بودن مال برای کسی است که از روی علم یا جهل تقصیری و نه از روی جهل قصوری آن را میخورد؛ با توجّه به اینکه خورندهی آن از روی جهل قصوری شرعاً مال حرام نمیخورد تا برای او آثاری وضعی در زندگی دنیا داشته باشد و آیات و روایات رسیده در این باره از او انصراف دارند و احتمال دیگر آن است که آثار وضعی در زندگی دنیا دارد؛ زیرا مال حرام واقعیّتی عینی از سنخ آتش است که آثار آن اعتباری نیست تا محدود به آگاهان از آن باشد، بلکه طبیعی و تکوینی است و با این وصف، شامل هر کسی که آن را میخورد میشود، هر چند از آن آگاهی نداشته باشد؛ با این تفاوت که بدون آگاهی از آن، مستحقّ عقاب اخروی نیست و این با عدالت خداوند منافاتی ندارد؛ چراکه به او نسبت داده نمیشود، بل ناشی از ظلم کسی است که بر خلاف امر او، مال حرام را عالمانه به جاهل قاصر خورانده است، مانند ظلم کسی که عالمانه به او سم نوشانده یا او را در آتش انداخته است، بیآنکه ظلمش به خداوند نسبت داده شود و این واقعیّتی مجرّب و موافق با سخن خداوند است که فرموده است: «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» (أنفال/ 25)؛ «و بترسید از فتنهای که تنها به کسانی از شما که ظلم کردند نمیرسد و بدانید که عقاب خداوند شدید است» و فرموده است: «وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا» (نساء/ 9)؛ «و کسانی که اگر پس از خود فرزندان ناتوانی بر جای گذارند بر آنان میترسند باید (از ظلم به فرزندان ناتوان دیگران) پروا کنند و باید به درستی سخن بگویند»؛ همچنانکه مال حرام را عین آتش دانسته و به عنوان نمونه، فرموده است: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا ۙ أُولَٰئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» (بقره/ 174)؛ «هرآینه کسانی که آنچه خداوند از کتاب نازل کرده است را کتمان میکنند و آن را به بهایی اندک میفروشند آنان در شکمهاشان جز آتش را نمیخورند و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و آنان را پاک نمیکند و برایشان عذابی دردناک است» و فرموده است: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا» (نساء/ 10)؛ «هرآینه کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند جز این نیست که در شکمهاشان آتش را میخورند و به دوزخ خواهند رسید» و این مستلزم آن است که خوردن مال حرام -فارغ از آثار اخروی- آثاری وضعی مانند خوردن آتش داشته باشد و با این وصف، میتوان گفت که در کتاب خداوند برای آن دو اثر پیشبینی شده است: یکی اثری وضعی مانند اثر آتش برای خورندهی آن که مقیّد به علم یا تقصیر او نیست و در هر صورت دهان، حلق و معدهی او را میسوزاند و این مستفاد از سخن خداوند است که فرموده است: «أُولَٰئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ»؛ «آنان در شکمهاشان جز آتش را نمیخورند» و فرموده است: «إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ»؛ «جز این نیست که در شکمهاشان آتش را میخورند» و دیگری اثری اخروی که مقیّد به علم یا تقصیر خورندهی آن است و این مستفاد از سخن خداوند است که فرموده است: «وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»؛ «و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و آنان را پاک نمیکند و برایشان عذابی دردناک است» و فرموده است: «وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا»؛ «و به دوزخ خواهند رسید» و از اینجا دانسته میشود که هر کس مال حرامی را به جاهل قاصری بخوراند، به او آسیب میرساند و گناهش را بر دوش میگیرد؛ چنانکه خداوند فرموده است: «لِیَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ» (نحل/ 25)؛ «تا گناهان خود را به طور کامل در روز قیامت بر دوش گیرند و از گناهان کسانی که آنان را بدون علم گمراه میکنند، بدانید که بد چیزی را بر دوش میگیرند» و از این رو، برای مؤمن بایسته است که تا حدّ ممکن جز از طعام اهل ایمان و تقوا نخورد؛ چنانکه در روایتی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم رسیده است: «لا تُصاحِبْ إلّا مُؤمِناً وَ لا یَأْکُلْ طَعامَکَ إلّا تَقِیٌّ وَ لا تَأْکُلْ طَعامَ الْفاسِقِینَ»؛ «جز با مؤمن همنشینی نکن و غذایت را جز پرهیزکار نخورد و غذای فاسقان را نخور» (برای این مضمون، بنگرید به: طوسی، الأمالی، ص535؛ طبرسی، مکارم الأخلاق، ص466؛ مسند الطیالسی، ص294؛ مسند احمد، ج3، ص38؛ سنن الدارمی، ج2، ص103؛ سنن أبی داود، ج2، ص442؛ سنن الترمذی، ج4، ص27؛ صحیح ابن حبان، ج2، ص314؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج4، ص128؛ بیهقی، شعب الإیمان، ج7، ص42) و این میتواند از مصادیق سخن خداوند باشد که فرموده است: «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» (عبس/ 24)؛ «پس انسان باید به غذایش نظر داشته باشد»!
2 . اعمال عبادی انسان در گرو نیّت او هستند؛ به این معنا که جز با اخلاص برای خداوند پذیرفته نمیشوند؛ چنانکه خداوند فرموده است: «فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ» (زمر/ 2)؛ «پس خداوند را با خالص کردن دین برایش عبادت کن» و پیامبرش فرموده است: «إِنَّمَا الْأَعْمالُ بِالنِّیَّةِ»؛ «اعمال تنها به نیّت هستند» و با این وصف، هرگاه با نیّت سوء یا ناخالص انجام شوند، نه تنها آثار خوب اخروی ندارند، بلکه آثار بد اخروی و دنیوی دارند؛ چنانکه خداوند فرموده است: «أُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (توبه/ 69)؛ «آنان اعمالشان در دنیا و آخرت نابود شود و آنان همانا زیانکارانند». البته مراد از نیّت، علم به مبنا، کیفیّت و غایت اعمال عبادی است، نه علم به همهی آثار دنیوی و اخروی آنها و با این وصف، انجام آنها با علم به مبنا، کیفیّت و غایتشان حتّی اگر بدون علم به همهی آثار دنیوی و اخرویشان باشد، به این آثار میانجامد؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ» (طلاق/ 2 و 3)؛ «و هر کس از خداوند بترسد برایش چارهای میسازد و او را از جایی که نمیپندارد روزی میدهد» و فرموده است: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» (سجده/ 17)؛ «پس هیچ کس نمیداند که چه چیزی از روشنی چشمها برایشان پنهان شده است به عنوان پاداشی در ازای عملی که انجام میدادند»! بنابراین، اعمال عبادی هرگاه مطابق با امر خداوند و برای رضای او انجام شوند، مانند غذاهای پاکیزهای هستند که فواید شناخته و ناشناختهی بسیاری دارند و هرگاه بر خلاف امر خداوند یا برای رضای غیر او انجام شوند، مانند سمومی هستند که مضرّات شناخته و ناشناختهی بسیاری دارند و خداوند تنها از پرهیزکاران میپذیرد.
گفتنی است برادر فاضل جناب آقای خسرو زند کریمی دربارهی آثار وضعی خوردن مال حرام، مقالهای با عنوان «از لقمههایی که میشویم» به رشتهی تحریر درآورده است که میتوانید آن را در اینجا مطالعه کنید.