لطفا پرسش شماره 40 مقدمات:علم و جهل با موضوع «ارتباط علم و عمل» ثبت شده توسط «سیدعلی» در تاریخ 2 اردیبهشت 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
به نظر میرسد که
منظور از «واقعگرایی» مقدّم داشتن واقعیّت و منظور از «آرمانگرایی» مقدّم
داشتن آرمان است و با این وصف، پرسش جنابعالی از یک پیشفرض نادرست
برخاسته و آن این است که میان «واقعیّت» و «آرمان» لزوماً منافاتی وجود
دارد، در حالی که چنین منافاتی ثابت نیست؛ چراکه «آرمان» میتواند با
«واقعیّت» سازگار باشد و آن هنگامی است که از آموزههای پیامبران برخاسته
باشد؛ چنانکه به عنوان نمونه، تحقّق عدالت جهانی در پرتو حاکمیّت خلیفهی
خداوند در زمین، اگرچه یک آرمان فوق العاده محسوب میشود، کاملاً واقعی و
امکانپذیر است و با این وصف، گرایش به آن نمیتواند با «واقعگرایی»
منافات داشته باشد. با این حساب، «واقعگرایی» و «آرمانگرایی» دو روی یک
سکّه هستند، مشروط به اینکه مبتنی بر واقعیّتها و آرمانهای اسلامی باشند.
چنانکه دعوت حضرت منصور هاشمی خراسانی به سوی اقامهی اسلام خالص و کامل
در جهان، هر چند آرمانگرایانه به نظر میرسد، واقعگرایانه است؛ زیرا
اقامهی اسلام خالص و کامل در جهان، آرمان همهی پیامبران بوده است و آنان
حکیمتر از آن بودهاند که چیزی موهوم و غیر عملی را آرمان خود قرار دهند و
آرزویی خام را در سر بپرورانند؛ بل اقامهی اسلام خالص و کامل در جهان به
مثابهی نتیجهی حاکمیّت خلیفهی خداوند در زمین و مقدّمهی عدالت جهانی،
وعدهی خداوند حکیم است و خداوند حکیم وعدهی خود را خلاف نمیکند و با این
وصف، گرایش به سوی آن، خواب و خیال و توهّم نیست، بل آرمانگرایی اسلامی
است که عین واقعگرایی شمرده میشود.