پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر پرسش‌های مردم درباره‌ی علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها

پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر پرسش‌های مردم درباره‌ی علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه به انتشار پرسش‌های مردم درباره‌ی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و کتاب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها از دفتر حفظ و نشر آثار ایشان خواهیم پرداخت.

لطفا پرسش شماره 3 مقدمات: علم و جهل با موضوع « وظایف عالمان و اعمال آنان» ثبت شده توسط «وحید کرامتی زاده» در تاریخ 26 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

اخیراً یکی از علمای مشهور ایران با نام ... مدّعی شده که ظهور امام مهدی علیه السلام واقع شده و ولایت مطلقه‌ی فقیه مصداق آن است، در حالی که عالمی گمنام با نام منصور هاشمی خراسانی در کتاب خود مدّعی است که امام مهدی علیه السلام ظاهر نیست و ولایت مطلقه‌ی فقیه و سایر حکومت‌های موجود در جهان مانع از آن می‌شوند!! حال به نظر شما ما باید کدام ادّعا را قبول کنیم؟! ادّعای آن عالم مشهور را یا ادّعای این عالم گمنام را؟!!


پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:




شما نباید ادّعای کسی را بدون دلیل قبول کنید، خواه عالمی مشهور باشد و خواه عالمی گمنام مانند منصور هاشمی خراسانی؛ بل باید ادّعایی را قبول کنید که با کتاب خدا و سنّت متواتر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و حکم قطعی عقل موافق‌تر است، هر چند با پسند صاحبان قدرت و ثروت و شهرت موافق نباشد. مشهود است که ظهور امام مهدی علیه السلام واقع نشده و سخن این مرد که مدّعی وقوع آن شده، به شعر و برخی آرایه‌های آن مانند تشبیه و استعاره مانند است. وانگهی ادّعای آنکه ولایت مطلقه‌ی فقیه مصداق ظهور مهدی است، اگرچه از باب شعر باشد، ادّعایی گزاف و گمراه کننده است و صاحب آن از همان شاعران صوفی‌مشربی است که حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله در کتاب خود (ص84) آنان را به سبب «زخرف القول» و «لهو الحدیث» نکوهش کرده و از پیروی‌شان برحذر داشته است. البته خداوند داناتر است که انگیزه‌ی این شاعران از طرح این قبیل دعاوی گزاف و گمراه کننده چیست، ولی امید می‌رود که تمهیدی برای ادّعای مهدویّت یا جایگزین کردن ولایت مطلقه‌ی فقیه با حکومت مهدی نباشد؛ چراکه چنین کاری خیانت به مهدی برای جلب رضایت حاکمان است و مردم را هر چه بیشتر از توجّه به آن حضرت و زمینه‌سازی برای ظهورش باز می‌دارد. در واقع همین قرائت افراطی و غلوّآمیز از ولایت مطلقه‌ی فقیه است که از نظر علامه منصور هاشمی خراسانی قابل تأیید نیست و مانع ظهور مهدی شمرده می‌شود و این واقعیّتی است که هر مسلمان آزاده و منصفی می‌پذیرد؛ زیرا این سخن دروغ و تملّق‌آمیز که ظهور مهدی واقع شده و مصداق آن حکومت فعلی است، می‌تواند به این معنا باشد که دیگر نیازی به زمینه‌سازی برای ظهور مهدی نیست و حکومت فعلی از حکومت آن حضرت بی‌نیاز می‌کند، در حالی که بعید است گوینده‌ی آن نیز به این لازمه‌ی باطل و خطرناک ملتزم باشد!

خداوند این قبیل عالمان مشهور اما غافل یا مغرض را به راه راست هدایت فرماید و مسلمانان ساده‌دل و احساساتی را از شرّ تقلید آنان و قبول کورکورانه‌ و بی‌اندیشه‌ی اشعارشان که بدون قافیه و وزن و با اغراض سیاسی سروده می‌شود، رهایی دهد و زمینه‌ی ظهور خلیفه‌اش مهدی را به رغم همه‌ی ممانعت‌ها و مخالفت‌ها فراهم سازد؛ چراکه بسیار بخشاینده و مهربان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۹


لطفا پرسش شماره 9 مقدمات: علم و جهل با موضوع «وظایف عالمان و اعمال آنان» ثبت شده توسط «امیرمحمد» در تاریخ 17 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

علامه منصور هاشمی خراسانی که تقلید از علما را کافی نمی‌داند، چه نقش یا وظیفه‌ای برای آنان قائل است؟ آیا به نظر ایشان علمای مسلمان هیچ نقش و وظیفه‌ی خاصّی ندارند؟!


پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:




علامه منصور هاشمی خراسانی، خود یکی از علمای مسلمان است و تبعاً همان نقشی را برای آنان قائل است که برای خود قائل است و آن زمینه‌سازی برای اقامه‌ی اسلام خالص و کامل در جهان از طریق ایجاد و حفظ حاکمیّت خلیفه‌ی خداوند در زمین به ترتیبی است که در کتاب شریف «بازگشت به اسلام» تبیین فرموده است. بنابراین، از نظر ایشان علمای مسلمان موظف‌اند که به جای دعوت به سوی خود، به سوی خلیفه‌ی خداوند در زمین دعوت کنند و به جای ایجاد و حفظ حاکمیّت خود، به ایجاد و حفظ حاکمیّت او بپردازند؛ چراکه این کار در صورتی که مقدّمات آن توسّط مسلمانان تأمین شود، ممکن است و مقدّمات آن کمابیش مانند مقدّمات ایجاد و حفظ سایر حکومت‌هاست. به این ترتیب، هر عالم مسلمانی که مسلمانان را به بیعت با مهدی امر و از بیعت با غیر او نهی می‌کند، وظیفه‌ی اسلامی خود را انجام می‌دهد و بر مسلمانان واجب است که دعوت او را بپذیرند و او را در این کار یاری کنند، ولی عالمان مسلمانی که مسلمانان را به بیعت با مهدی امر و از بیعت با غیر او نهی نمی‌کنند، وظیفه‌ی اسلامی خود را انجام نمی‌دهند و بر مسلمانان واجب است که از آنان بر حذر باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۷


لطفا پرسش شماره 8 عقاید: شناخت خلیفه‌ی خداوند در زمین با موضوع «احوال مهدی و زمینه‌سازی برای ظهور او» ثبت شده توسط «مرتضی» در تاریخ 12 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

آیا جناب منصور معتقد است که مهدی در حال حاضر وجود دارد و زنده است؟! اگر این طور است دلیلشان برای این اعتقاد چیست؟!

پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:




جناب منصور هاشمی خراسانی بدون توجّه به فرقه‌ها و مذاهب اسلامی و تنها با استناد به منابع اصلی و یقینی اسلام معتقد است که زمین در هیچ زمانی از «خلیفه‌ی خداوند» خالی نیست و دلیلشان برای این اعتقاد از یک سو ضرورت عقلی وجود خلیفه‌ی خداوند در زمین برای تعلیم کلّ اسلام و اقامه‌ی آن به صورت خالص و کامل است با توجّه به اینکه چنین تعلیم و اقامه‌ای ضرورت دارد و بدون وجود چنین خلیفه‌ای ممکن نیست و از سوی دیگر سخن خداوند است که به روشنی فرموده است: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» (بقره/ 30)؛ «بی‌گمان من در زمین خلیفه‌ای را قرار دهنده‌ام» و این به مثابه‌ی وعده‌ی اوست که تخلّف نمی‌پذیرد؛ چنانکه فرموده است: «لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ» (روم/ 6)؛ «خداوند از وعده‌ی خود تخلّف نمی‌کند» و به مثابه‌ی سنّت اوست که تغییر نمی‌پذیرد؛ چنانکه فرموده است: «فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا» (فاطر/ 43)؛ «پس هرگز برای سنّت خداوند تغییری نمی‌یابی». این در حالی است که تنها خلیفه‌ی خداوند در آخر الزمان با توجّه به اخبار متواتر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مهدی است و از این رو، یقین به خلافت کسی جز او بعد از سلف ممکن نیست، در حالی که جز یقین در اسلام کافی شمرده نمی‌شود و این به معنای عدم امکان خلافت کسی جز مهدی در حال حاضر است. بر این اساس، می‌توان به وجود مهدی و زنده بودن او در حال حاضر اعتقاد داشت و این اعتقاد بر خلاف اسلام یا بر خلاف عقل شمرده نمی‌شود، اگرچه مستلزم اعتقاد به طول عمر او باشد؛ چراکه طول عمر خلیفه‌ی خداوند در زمین امکان دارد و مسبوق به سابقه است؛ چنانکه خداوند درباره‌ی نوح علیه السّلام فرموده است: «فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا» (عنکبوت/ 14)؛ «پس در میان آنان هزار سال پنجاه سال کم درنگ کرد» و روشن است که خداوند بر هر چیزی تواناست؛ چنانکه فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (بقره/ 20).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۶

لطفا پرسش شماره 6 مقدمات: علم و جهل با موضوع «وظایف عالمان و اعمال آنان» ثبت شده توسط «محمد صادقیان» در تاریخ 13 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

چطور ممکن است که این همه مسائل درباره‌ی عقاید و احکام اسلام را این همه عالم و فقیه و مجتهد در طول قرون و اعصار نفهمیده باشند و در این زمان منصور هاشمی خراسانی فهمیده باشد؟!!


پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:




شما بفرمایید که چطور ممکن نیست، تا ما بگوییم که چطور ممکن است! وانگهی این طور نبوده است که هیچ یک از این عقاید و احکام را هیچ یک از علما و فقها و مجتهدین در طول قرون و اعصار نفهمیده باشند، بلکه برخی از آنان خصوصاً از متقدّمین به بسیاری از این عقاید و احکام تفطّن داشته‌اند، ولی پس از آنان در گذر قرون و اعصار بر متأخرین پوشیده شده است؛ چنانکه به عنوان مثال، از میان اهل تشیّع، علما و فقها و مجتهدینی چون شریف مرتضی (د.436ق) و شیخ طوسی (د.460ق) در کتب و رسائل خود، به برخی تذکّرات حضرت منصور مانند عدم حجّیت خبر واحد و نقش مردم در ظاهر نبودن مهدی اشاره کرده‌اند و علما و فقها و مجتهدینی دیگر حتّی در دهه‌های اخیر، به اشکالات وارد بر ولایت مطلقه‌ی فقیه اذعان نموده‌اند و بسیاری از علما و فقها و مجتهدین اهل سنّت و جماعت، با حضرت منصور درباره‌ی عدم جواز تقلید از عالمان هم‌نظر بوده‌اند. از این رو، حضرت منصور هاشمی خراسانی مدّعی نیست که چیز جدیدی را آورده، بلکه در واقع عقاید و احکامی اصیل و ریشه‌دار را یادآوری کرده و به إحیاء معالم و معارف نخستین اسلام پرداخته که در گذر قرون و اعصار مندرس شده و از یادها رفته است. بنابراین، ایشان تنها یک یادآوری کننده است و یک بدعت‌گذار در حوزه‌ی عقاید و احکام اسلام نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۰

لطفا پرسش شماره 5 عقاید: شناخت خلیفه خداوند در زمین با موضوع «نشانه‌های ظهور مهدی و فتنه‌های آخر الزّمان» ثبت شده توسط «سعید» در تاریخ 13 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

نظر جناب منصور هاشمی خراسانی درباره‌ی مدّعیانی که در حال حاضر، خود را با استناد به برخی خواب‌ها و حوادث طبیعی و نیز روایات کلّی، نماینده یا فرستاده یا حتی فرزند امام مهدی می‌شمارند و با این عنوان مردم را به سوی خود فرا می‌خوانند چیست؟


پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:




وجود نماینده یا فرستاده یا فرزند برای امام مهدی، از محالات عقلی یا شرعی نیست؛ چراکه آن حضرت بنا بر قول به وجودش در حال حاضر، بشری مانند دیگران است و می‌تواند مانند دیگران برای انجام برخی کارهای خود، نماینده یا فرستاده‌ای بگیرد و همسری اختیار کند و فرزندی داشته باشد، ولی با توجّه به اینکه نمایندگی یا فرستادگی یا فرزندی کسی برای دیگری، بر خلاف اصل اوّلی است، نیاز به اثبات دارد و اثبات آن با طرق معتبر عقلی و شرعی ممکن است و خواب به تنهایی از این طرق نیست؛ همچنانکه حوادث طبیعی و روایات مجملی که قابل انطباق بر افراد مختلف است، از این طرق شمرده نمی‌شود. بنابراین، مدّعیانی که با استناد به این قبیل امور خود را نماینده یا فرستاده یا فرزند امام مهدی می‌شمارند، قابل تصدیق نیستند و تکذیب آنان جایز است. این در صورتی است که سایر اقوال و اعمال آنان در ضدّیت با مبانی اسلام نباشد، اما در صورتی که سایر اقوال و اعمال آنان در ضدّیت با مبانی اسلام باشد، بحثی در وجوب تکذیب آنان نیست، مانند اینکه مسلمانان را به بیعت با خود فراخوانند یا خود را با عناوینی شرعی یاد کنند که قطعاً برای آنان نیست یا با حاکمان ظالم دوستی نمایند یا بر خلاف واضحات اسلام تعلیم دهند یا خرافات و موهومات و نظرات بی‌معنا و سخیف را اظهار دارند؛ چراکه ممکن نیست امام مهدی چنین سفهائی را نماینده یا فرستاده‌ی خود قرار دهد تا در میان مسلمانان فتنه انگیزند و وقت و نیروی آنان را با اباطیل خود ضایع نمایند؛ هر چند فرزندی آنان برای آن حضرت، در صورتی که دلیلی معتبر برای آن داشته باشند، با چنین اقوال و اعمالی نفی نمی‌شود؛ جز آنکه فرزندی آنان برای آن حضرت نیز به تنهایی مستلزم وجوب تبعیّت از آنان نیست؛ زیرا چه بسیار فرزندان انبیا و ائمه که کافر یا ظالم بودند و تبعیّت از آنان حرام بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۸

لطفا پرسش شماره 4 مقدمات: علم و جهل با موضوع «موانع تحصیل علم» ثبت شده توسط «فاروق ملازهی» در تاریخ 12 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:
آیا جناب منصور هاشمی خراسانی ما را از سلف عالم‌تر و فاضل‌تر می‌داند؟!



اگر منظور شما از «ما» شخص شما یا اشخاص خاصّ دیگری در پیرامون شماست، جناب منصور هاشمی خراسانی درباره‌ی شما اطّلاع و تبعاً قضاوت خاصّی ندارد و به عالم‌تر و فاضل‌تر بودن یا نبودن شما از سلف حکم نمی‌کند، ولی اگر منظورتان «نوع آیندگان» است، ایشان عالم‌تر بودن و فاضل‌تر بودن «نوع آیندگان» از «نوع گذشتگان» را با توجه به دلایلی عقلی و شرعی که در کتاب «بازگشت به اسلام» (ص42 تا 44) ذکر فرموده است، «ممکن» می‌داند و معتقد است که عالم‌تر بودن و فاضل‌تر بودن مطلق سلف از مطلق آیندگان، بر خلاف پندار کسانی که آن را بدیهی می‌پندارند، بدیهی نیست و قطعی شمرده نمی‌شود و با این وصف، تقلید از آنان بر پایه‌ی ظنّ به عالم‌تر بودن و فاضل‌تر بودنشان، نظر به عدم اعتبار ظن در اسلام، واجب بلکه جایز نیست. به هر حال، روشن است که سلف، به معنای مسلمانان سه نسل نخست، پیامبرانی معصوم نبودند که عالم‌تر بودن و فاضل‌تر بودنشان از آیندگان بدیهی یا قطعی باشد و تقلید از آنان واجب یا جایز شمرده شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۷

لطفا پرسش شماره 3 مقدمات: علم و جهل با موضوع «موانع تحصیل علم» ثبت شده توسط «مرتضی» در تاریخ 12 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

اگر طبق اندیشه‌ی منصور هاشمی خراسانی، احادیث (به استثنای معدودی از آن‌ها) ظنّی محسوب می‌شوند، با این حساب من نوعی احکام شرعی را از چه جایی غیر از رساله‌ی مراجع بزرگوار تقلید پیدا کنم؟ با توجّه به اینکه ایشان اجتهاد را هم قبول ندارند! احکام نماز که در قرآن آمده «إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا» (نساء/103) یعنی «بی‌تردید نماز همواره بر مؤمنان مقرّرى است واجب» را از کجا بگیرم؟ احکام روزه را که در قرآن آمده «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ» (بقره/183) یعنی «اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید، روزه بر شما نوشته و مقرّر شده» را از کجا بگیرم؟ و کلّی احکام دیگر برای اعمالی که در قرآن واجب شده است. آیا این‌ها را فعلاً رها کنم و بروم خودم و تعداد زیادی از انسان‌ها را آن چنان تربیت کنم تا خلیفه‌ی خدا ظهور کند و آن وقت نماز و روزه و … را انجام دهم؟ این که اصلاً منطقی نیست!

پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:




لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

اولاً ظنّی بودن احادیث به استثنای احادیث متواتر، صرفاً «اندیشه‌ی منصور هاشمی خراسانی» نیست، بلکه اندیشه‌ی عموم عالمان مسلمان از همه‌ی مذاهب اسلامی به استثنای گروهی از سلفیان است و واقعیّتی واضح و وجدانی است، تا جایی که به تعبیر برخی عالمان مسلمان مانند نووی (د.676ق) در شرح صحیح مسلم (ج1، ص132)، «انکار آن چیزی جز خیره‌سری در برابر محسوس نیست»؛ چراکه احادیث واحد طبیعتاً به نحوی هستند که احتمال غلط، تحریف و کذب در آن‌ها وجود دارد و با وجود این احتمال، یقین به صدور آن‌ها حاصل نمی‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۴

لطفا پرسش شماره 2 ضرورت و امکان بازگشت به اسلام با موضوع «امکان اقامه‌ی کلّ اسلام» ثبت شده توسط «سید علی» در تاریخ 2 اردیبهشت 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی را بخوانید.

متن پرسش:

به نظر شما واقع‌گرایی بهتر است یا آرمان‌گرایی؟

پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:

به نظر می‌رسد که منظور از «واقع‌گرایی» مقدّم داشتن واقعیّت و منظور از «آرمان‌گرایی» مقدّم داشتن آرمان است و با این وصف، پرسش جناب‌عالی از یک پیش‌فرض نادرست برخاسته و آن این است که میان «واقعیّت» و «آرمان» لزوماً منافاتی وجود دارد، در حالی که چنین منافاتی ثابت نیست؛ چراکه «آرمان» می‌تواند با «واقعیّت» سازگار باشد و آن هنگامی است که از آموزه‌های پیامبران برخاسته باشد؛ چنانکه به عنوان نمونه، تحقّق عدالت جهانی در پرتو حاکمیّت خلیفه‌ی خداوند در زمین، اگرچه یک آرمان فوق العاده محسوب می‌شود، کاملاً واقعی و امکان‌پذیر است و با این وصف، گرایش به آن نمی‌تواند با «واقع‌گرایی» منافات داشته باشد. با این حساب، «واقع‌گرایی» و «آرمان‌گرایی» دو روی یک سکّه هستند، مشروط به اینکه مبتنی بر واقعیّت‌ها و آرمان‌های اسلامی باشند. چنانکه دعوت حضرت منصور هاشمی خراسانی به سوی اقامه‌ی اسلام خالص و کامل در جهان، هر چند آرمان‌گرایانه به نظر می‌رسد، واقع‌گرایانه است؛ زیرا اقامه‌ی اسلام خالص و کامل در جهان، آرمان همه‌ی پیامبران بوده است و آنان حکیم‌تر از آن بوده‌اند که چیزی موهوم و غیر عملی را آرمان خود قرار دهند و آرزویی خام را در سر بپرورانند؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۰۳:۳۱

منصور هاشمی خراسانیلطفا پرسش شماره 2 معیار و موانع شناخت با موضوع «معیار شناخت؛ عقل» ثبت شده توسط «حبیب الرحمن بارکزی» در تاریخ 11 دی 1393 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی را بخوانید.

متن پرسش:

آیا جناب منصور هاشمی خراسانی عقل را بر شرع مقدّم می‌داند و معتقد است که ما باید به جای شرع از عقل تبعیّت کنیم؟

پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:

این پرسش شما از این انگاره‌ی نادرست برخاسته است که میان عقل و شرع منافاتی وجود دارد، به نحوی که تبعیّت از یکی به معنای عدم تبعیّت از دیگری است و ناگزیر باید یکی از آن دو را بر دیگری مقدّم دانست، در حالی که به باور جناب منصور، عقل و شرع از یک مبدأ پدید آمده و هر دو خلقت خداوند حکیم است و از این رو، منافاتی میان آن دو نیست؛ چنانکه خداوند خود فرموده است: «مَا تَرَىٰ فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ» (ملک/ 3)؛ یعنی: «در خلقت خداوند منافاتی نمی‌بینی» و با این وصف، تبعیّت از عقل به معنای عدم تبعیّت از شرع و مقدّم دانستنش بر آن نیست، بلکه بالعکس به معنای تبعیّت از شرع نیز هست؛ چراکه شرع به اقتضای وحدت مبدأ و سازگاری کاملی که با عقل دارد، به تبعیّت از عقل فرمان داده و به سوی آن فراخوانده است؛ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۲۹

منصور هاشمی خراسانی

لطفا پرسش شماره 1 شناخت اسلام با موضوع «تبعات ظاهر نبودن مهدی برای مردم» ثبت شده توسط «حمید» در تاریخ 14 دی 1393 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ دعوت کننده به سوی اسلام اصیل و حقیقی را بخوانید.

متن پرسش:

این بزرگوار معتقد است که مردم در ظاهر نبودن مهدی مقصّرند و من هم این را قبول دارم، ولی سؤالم این است که حالا در شرایط فعلی که مهدی ظاهر نیست، به هر حال مردم چگونه می‌توانند یقین به احکام اسلام پیدا کنند؟!

پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:

در شرایط فعلی که مهدی ظاهر نیست، مردم نمی‌توانند یقین به احکام اسلام پیدا کنند جز در حدّ ضروریّات و این اثر وضعی و طبیعی ظاهر نبودن اوست که از تقصیر آنان نشأت گرفته و عقوبتی برای آنان از جانب خداوند به سبب این تقصیر است؛ چنانکه فرموده است: «ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» (آل عمران/ 182)؛ «آن به سبب چیزی است که دست‌هاتان پیش فرستاده و خداوند به بندگان ستمکار نیست». این در حالی است که ظنّ به احکام اسلام برای آنان کفایت نمی‌کند؛ چنانکه خداوند فرموده است: «إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا» (یونس/ 36)؛ «بی‌گمان ظن چیزی را از حق کفایت نمی‌کند» و این به معنای بی‌چارگی آنان در غیبت مهدی است که باورش برای آنان سخت است، ولی واقعیّت دارد و حضرت منصور از آن خبر می‌دهد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۵۸