1.عقاید: شناخت خلیفهی خداوند در زمین؛ نشانههای ظهور مهدی و فتنههای آخر الزّمان
لطفا پرسش شماره 5 عقاید: شناخت خلیفه خداوند در زمین با موضوع «نشانههای ظهور مهدی و فتنههای آخر الزّمان» ثبت شده توسط «سعید» در تاریخ 13 دی 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
نظر جناب منصور هاشمی خراسانی دربارهی مدّعیانی که در حال حاضر، خود را با استناد به برخی خوابها و حوادث طبیعی و نیز روایات کلّی، نماینده یا فرستاده یا حتی فرزند امام مهدی میشمارند و با این عنوان مردم را به سوی خود فرا میخوانند چیست؟
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
وجود نماینده یا فرستاده یا فرزند برای امام مهدی، از محالات عقلی یا شرعی نیست؛ چراکه آن حضرت بنا بر قول به وجودش در حال حاضر، بشری مانند دیگران است و میتواند مانند دیگران برای انجام برخی کارهای خود، نماینده یا فرستادهای بگیرد و همسری اختیار کند و فرزندی داشته باشد، ولی با توجّه به اینکه نمایندگی یا فرستادگی یا فرزندی کسی برای دیگری، بر خلاف اصل اوّلی است، نیاز به اثبات دارد و اثبات آن با طرق معتبر عقلی و شرعی ممکن است و خواب به تنهایی از این طرق نیست؛ همچنانکه حوادث طبیعی و روایات مجملی که قابل انطباق بر افراد مختلف است، از این طرق شمرده نمیشود. بنابراین، مدّعیانی که با استناد به این قبیل امور خود را نماینده یا فرستاده یا فرزند امام مهدی میشمارند، قابل تصدیق نیستند و تکذیب آنان جایز است. این در صورتی است که سایر اقوال و اعمال آنان در ضدّیت با مبانی اسلام نباشد، اما در صورتی که سایر اقوال و اعمال آنان در ضدّیت با مبانی اسلام باشد، بحثی در وجوب تکذیب آنان نیست، مانند اینکه مسلمانان را به بیعت با خود فراخوانند یا خود را با عناوینی شرعی یاد کنند که قطعاً برای آنان نیست یا با حاکمان ظالم دوستی نمایند یا بر خلاف واضحات اسلام تعلیم دهند یا خرافات و موهومات و نظرات بیمعنا و سخیف را اظهار دارند؛ چراکه ممکن نیست امام مهدی چنین سفهائی را نماینده یا فرستادهی خود قرار دهد تا در میان مسلمانان فتنه انگیزند و وقت و نیروی آنان را با اباطیل خود ضایع نمایند؛ هر چند فرزندی آنان برای آن حضرت، در صورتی که دلیلی معتبر برای آن داشته باشند، با چنین اقوال و اعمالی نفی نمیشود؛ جز آنکه فرزندی آنان برای آن حضرت نیز به تنهایی مستلزم وجوب تبعیّت از آنان نیست؛ زیرا چه بسیار فرزندان انبیا و ائمه که کافر یا ظالم بودند و تبعیّت از آنان حرام بود.
حاصل آنکه تصدیق این قبیل مدّعیان و تبعیّت از آنان وجهی ندارد، بلکه تکذیب آنان و دفع شرّشان بر هر مسلمانی که متمکّن باشد واجب است؛ چراکه این قبیل مدّعیان، خواه دروغگویانی حیلهگر و خواه بیمارانی روانی باشند، با دعاوی گزاف و تعالیم باطل خود، شعائر اسلام را لوث میکنند و مایهی وهن دین میشوند و مسلمانان را به شبهه و سوء ظن میاندازند تا جایی که حق را بعد ظهور، از باطل تشخیص نمیدهند و معجزه را بعد اتیان، از سحر در نمییابند و به حدّی از بدبینی و پیشداوری میرسند که مهدی را نیز بعد خروج، دروغگویی دیگر از دروغگویان میپندارند و این نخواهد بود مگر به سبب فتنهای که این فرزندان شیطان برانگیختهاند؛ زیرا آنان هیچ آیت و حدیثی را باقی نگذاشتهاند مگر آنکه بر خود تطبیق دادهاند و هیچ معجزه و علامتی را باقی نگذاشتهاند مگر آنکه برای خود ادّعا نمودهاند، پس گوش مسلمانان را از همهی آنها پر ساختهاند تا دیگر رغبتی در شنیدن مانند آنها نداشته باشند و هر چیزی از سنخ آنها را بدون تأمّل و بررسی انکار کنند و بدین سان از شناخت مهدی در صورت ظهورش باز مانند و احیاناً از روی جهل و بیخبری در برابرش بایستند. بیگمان این ترفند شیطان برای پیشگیری از شناخت آن حضرت و اجابت او بوده است که در حال حاضر از طریق فرزندان شومش در برخی ممالک اسلامی مانند ایران و عراق عملی میشود.
خداوند لعنت کند مدّعیان دروغین را که بزرگترین دشمنان مهدی و یاران راستین او هستند و بزرگترین ضربه و لطمه را به اسلام میزنند؛ چراکه با سوء استفاده از نام آن بزرگواران و ترویج سوء ظن و بدبینی نسبت به آنان، اصلاح امور مسلمانان و اقامهی اسلام خالص و کامل را برای آنان دشوار میسازند، تا جایی که جز اندکی از مردم قادر به شناخت آنان و اجابتشان نخواهند بود و بیشتر مردم با تصوّر اینکه مدّعیانی دروغینند در برابرشان خواهند ایستاد؛ مانند داستان چوپان دروغگو که چون بارها از او ادّعای دروغین شنیده شد، چون ادّعایی راست کرد نیز از او شنیده نشد؛ چراکه دیگر اعتمادی به این قبیل دعاوی او وجود نداشت. آری، خداوند لعنت کند مدّعیان دروغین را و شرّ آنان را به فضل و رحمتش از سر اسلام و مسلمانان و از وجود پاک خلیفهاش در زمین و یاران بیادّعا و واقعیاش دفع فرماید و به عموم مسلمانان توفیق شناخت حق از باطل و صحیح از غلط و راست از دروغ و حکمت از سفاهت را ارزانی دارد.