6.احکام: احکام حج، عمره و زیارت
لطفا پرسش شماره 222 احکام با موضوع «احکام حج، عمره و زیارت» ثبت شده توسط «احمد» در تاریخ 17 مرداد 1395 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
نظر مبارک آقایمان در خصوص طواف نساء چیست؟ اگر کسانی از برخی مذاهب این طواف را انجام ندهند آیا همسرانشان بر آنان حرام میشوند؟ در این صورت، تکلیف کودکانی که از آنها به دنیا میآیند چیست؟
دیگر اینکه آیا مقام حضرت ابراهیم علیه السلام حقیقت دارد؟ و زیارت آن واجب است؟
با تشکّر فراوان
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید: 1 . طواف دوم در پایان مناسک حج و طبق
برخی روایات در پایان مناسک عمره به جز عمرهی تمتّع، بنا بر نظر اهل بیت
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم واجب است و نظر آنان بنا بر حدیث
متواتر ثقلین کاشف از نظر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم است و تبعاً
حجّت محسوب میشود؛ خصوصاً با توجّه به سخن خداوند که فرموده است: «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (حج/ 29)؛ «سپس باید آلودگیهاشان را بزدایند و نذرهاشان را وفا کنند و خانهی کهن را طواف نمایند»،
با توجّه به اینکه از یک سو زدودن آلودگیها شامل استفاده از بوی خوش، پس
از طواف اوّل حلال است و از سوی دیگر «تطوّف» به تکرار طواف إشعار دارد و
آن با طوافی دیگر پس از طواف اوّل حاصل میشود؛ چنانکه یکی از یارانمان ما
را خبر داد، گفت: «سَمِعْتُ
ٱلْمَنْصُورَ ٱلْهاشِمیَّ ٱلْخُراسانِیَّ یَقُولُ: لا یَتِمُّ حَجُّ
أَحَدِهِمْ حَتّیٰ یَقْضِیَ تَفَثَهُ وَ یُوفِیَ نُذُورَهُ وَ یَطُوفَ
بِٱلْبَیْتِ ٱلْعَتِیقِ طَوافَیْنِ»؛ «شنیدم
جناب منصور هاشمی خراسانی میفرماید: حجّ هیچ یک از آنان تمام نمیشود تا
آن گاه که آلودگیهایش را بزداید و نذرهایش را وفا کند و دو بار خانهی کهن
را طواف نماید»! این طواف دوم در روایات اهل بیت پیامبر
صلّی الله علیه و آله و سلّم «طواف نساء» نامیده شده است؛ زیرا بنا بر نظر
آنان با این طواف زنان بر مردان حلال میشوند، ولی سایر علمای مذاهب آن را
با این نام نشناختهاند، بل از طوافی با نام «طواف وداع» یاد کردهاند که
به نظر بیشتر آنان واجب است، بیآنکه نقشی در حلال شدن زنان بر مردان داشته
باشد؛ چراکه به نظر آنان، همهی محرّمات ناشی از إحرام، با طواف اوّل حلال
میشوند. با این وصف، به نظر میرسد که «طواف نساء» و «طواف وداع»، یک عمل
با دو نام مختلف است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت: «سَأَلْتُ
ٱلْمَنْصُورَ عَنْ طَوافِ ٱلنِّساءِ فَقالَ: واجِبٌ وَ کانَ عِنْدَهُ
رَجُلٌ مِنَ ٱلْمالِکِیَّةِ فَقالَ ٱلرَّجُلُ: وَ ما طَوافُ ٱلنِّساءِ؟!
فَقالَ لَهُ ٱلْمَنْصُورُ: یُرِیدُ طَوافَ ٱلْوِداعِ! قالَ ٱلرَّجُلُ:
أَهُوَ واجِبٌ؟! قالَ: نَعَمْ إِلّا عَلَی ٱلْحائِضِ إِذا خافَتْ»؛ «از
جناب منصور دربارهی طواف نساء پرسیدم، پس فرمود: واجب است، در حالی که
مردی از مالکیّه نزد او بود، پس مرد گفت: طواف نساء چیست؟! جناب منصور به
او فرمود: منظورش طواف وداع است! مرد گفت: آیا آن واجب است؟! فرمود: آری،
مگر بر زن حائض هرگاه (از جا ماندن) بترسد»! بنابراین، کسانی که این طواف را انجام
میدهند، خواه آن را «طواف نساء» بنامند و خواه آن را «طواف وداع»، حجّ خود
را إتمام میکنند و میتوانند به همسران خود نزدیک شوند، بل کسانی که آن
را از روی جهل به وجوبش انجام نمیدهند نیز به سبب نزدیکی با همسران خود
زناکار نیستند؛ چراکه نزدیکی با همسر -حتّی با علم به إحرام- زنا محسوب
نمیشود، بلکه موجب کفّاره است و با این وصف، بدون شک فرزندان آنان
حلالزاده هستند؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت: «سَأَلْتُ
ٱلْمَنْصُورَ عَنِ ٱلرَّجُلِ یُجامِعُ أَهْلَهُ قَبْلَ أَنْ یَطُوفَ
طَوافَ ٱلنِّساءِ، فَقالَ: یُهْرِیقُ دَماً وَ یَطُوفُ! قُلْتُ: إِنَّهُ
قَدْ طافَ طَوافَ ٱلْحَجِّ وَ هُوَ لا یَعْلَمُ طَوافَ ٱلنِّساءِ! قالَ: أَ
یَعْلَمُ طَوافَ ٱلْوِداعِ؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قالَ: فَیَطُوفُ وَ لَیْسَ
عَلَیْهِ شَیْءٌ»؛ «از جناب منصور دربارهی
مردی پرسیدم که با همسر خود نزدیکی میکند پیش از آنکه طواف نساء را انجام
دهد، پس فرمود: خونی میریزد و طواف میکند! گفتم: او طواف حج را انجام
داده است و از طواف نساء آگاهی ندارد! فرمود: آیا از طواف وداع آگاهی دارد؟
گفتم: بله، فرمود: پس طواف میکند و بر او چیزی نیست»! 2 . مقام ابراهیم علیه السّلام در مسجد الحرام، از آیات بیّنات است؛ چنانکه خداوند فرموده است: «فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ ۖ» (آل عمران/ 97)؛ «در آن آیات بیّناتی (چون) مقام ابراهیم است» و بر طواف کنندگان واجب است که پشت آن را نمازگاه قرار دهند؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى ۖ» (بقره/ 125)؛ «و از مقام ابراهیم نمازگاهی بگیرید»،
ولی آیا موضع آن در زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم موضع کنونی
بود؟ در این باره دو روایت است: بنا بر روایتی، موضع آن موضع کنونی بود،
ولی در زمان عمر بن خطاب به سبب سیلی به کعبه پیوسته شد و او آن را بنا بر
محاسبهی مردی به نام مطلّب بن أبی وداعهی سهمی به موضع آن که موضع کنونی
است برگرداند (أزرقی، أخبار مکّة، ج2، ص33) و
بنا بر روایتی دیگر، موضع آن موضع کنونی نبود، بلکه به کعبه پیوسته بود و
عمر بن خطاب آن را از روی اجتهاد خود، به موضع کنونی منتقل کرد (مالک بن
أنس، المدونة الکبری، ج1، ص452؛ محمّد بن أحمد مکّی، تاریخ مکّة المشرّفة،
ص128). البته هر یک از این دو روایت صحیح باشد، نماز در موضع کنونی اشکالی
ندارد؛ چراکه قطعاً در پشت مقام ابراهیم علیه السّلام است.