پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر پرسش‌های مردم درباره‌ی علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها

پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر پرسش‌های مردم درباره‌ی علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه به انتشار پرسش‌های مردم درباره‌ی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و کتاب بازگشت به اسلام و پاسخ آن‌ها از دفتر حفظ و نشر آثار ایشان خواهیم پرداخت.

2.احکام: احکام طهارات و نجاسات

يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۴ ق.ظ

لطفا پرسش شماره 221 احکام با موضوع «احکام طهارات و نجاسات» ثبت شده توسط «راضیه حقگو» در تاریخ 17 مرداد 1395 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینه‌ساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.

متن پرسش:

در مورد احکام استحاضه توضیح دهید و اینکه بعضی از خانم‌ها به جز ایام عادت ماهیانه لکه‌بینی دارند. حکم آن‌ها در مورد نماز و روزه و رفتن به مسجد چگونه است؟

پاسخ بخش پاسخگویی به پرسش‌های دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:

لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

1 . «استحاضه» در اصطلاح به خونی گفته می‌شود که زن در غیر أیّام حیض می‌بیند و أیّام حیض بنا بر نظر ظاهریّه حدّ اکثر 17 روز و بنا بر نظر مالکیّه، شافعیّه و حنبلیّه حدّ اکثر 15 روز و بنا بر نظر حنفیّه و نظر اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم حدّ اکثر 10 روز است و نظر اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بنا بر حدیث متواتر ثقلین کاشف از نظر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم است و تبعاً حجّت محسوب می‌شود و به علاوه، با احتیاط نیز موافقت دارد؛ زیرا درباره‌ی اینکه 10 روز از ایّام حیض است میان مسلمانان اختلافی نیست، ولی درباره‌ی بیش از آن میان آنان اختلاف است و با این وصف، اخذ به آن اخذ به قدر متیقّن محسوب می‌شود. وانگهی پزشکان خونریزی بیش از 10 روز را یک بیماری غیر شایع با عنوان «منوراژی» یا «هایپرمنوره» و نیازمند به درمان می‌دانند، بل معتقدند که خونریزی بیش از 8 روز طبیعی نیست و این به معنای آن است که حدّ اکثر حیض در نظر آنان 8 روز است و این قولی کارشناسانه است که به سند صحیح از امام جعفر بن محمّد صادق روایت شده است (الإستبصار، ج1، ص131؛ تهذیب الأحکام، ج1، ص157) و البته با قول به 10 روز منافاتی ندارد؛ زیرا بنا بر نظر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، 2 روز پس از آن تنها جنبه‌ی احتیاط دارد که در اصطلاح «استظهار» نامیده می‌شود؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَأَلْتُ ٱلْمَنْصُورَ عَنْ أَکْثَرِ ٱلْحَیْضِ، فَقالَ: ما یَقُولُونَ هٰؤُلاءِ؟ قُلْتُ: یَقُولُونَ عَشْرَةٌ! قالَ: أَکْثَرُهُ ثَمانٍ وَ إِنَّما تَسْتَظْهِرُ بِیَوْمَیْنِ فَإِنِ ٱنْقَطَعَ عَنْهَا ٱلدَّمُ فَهُوَ مِمّا بَقِیَ فِی ٱلرَّحِمِ وَ إِنْ لَمْ یَنْقَطِعْ فَتَغْتَسِلُ وَ تُصَلِّی وَ تَقْضِی صَلاةَ ٱلْیَوْمَیْنِ»؛ «از جناب منصور درباره‌ی حدّ اکثر حیض پرسیدم، پس فرمود: این‌ها چه می‌گویند؟ گفتم: می‌گویند ده روز! فرمود: حدّ اکثر آن هشت روز است و جز این نیست که دو روز را صبر می‌کند، پس اگر خون از او قطع شد، آن از چیزی بوده که در رحم مانده است و اگر قطع نشد، غسل می‌کند و نماز می‌گزارد و نماز دو روز را قضا می‌کند»!

این در صورتی است که برای زن عادت معیّنی وجود نداشته باشد، ولی اگر برای او عادت معیّنی وجود داشته باشد، خونی که در آن می‌بیند حیض محسوب می‌شود و خونی که پس از آن می‌بیند، در صورتی که تیره، غلیظ، گرم، همراه با سوزش و در بازه‌ی 10 روزه باشد، حیض و در صورتی که زرد، رقیق، سرد و بدون سوزش یا پس از بازه‌ی 10 روزه باشد، استحاضه محسوب می‌شود؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«أَفْتَی ٱلْمَنْصُورُ فِی ٱلْمُسْتَحاضَةِ إِذا کانَ لَها أَیّامٌ مَعْدُوداتٌ أَنْ تَدَعَ ٱلصَّلاةَ فِی أَیّامِها ثُمَّ تَغْتَسِلَ وَ تَتَوَضَّأَ لِکُلِّ صَلاةٍ إِلّا أَنْ یَکُونَ أَیّامُها أَقَلَّ مِنَ ٱلْعَشْرَةِ وَ دَمُها حارّاً بَحْرانِیّاً فَعَسیٰ أَنْ تَغَیَّرَتْ أَیّامُها فَتَدَعُ ٱلصَّلاةَ حَتّیٰ تَریٰ دَماً بارِداً أَصْفَرَ أَوْ تَبْلُغَ ٱلْعَشْرَةَ ثُمَّ تَغْتَسِلُ وَ تَتَوَضَّأُ لِکُلِّ صَلاةٍ وَ إِنْ سالَ مِنْها کَٱلْمِیزابِ»؛ «جناب منصور درباره‌ی مستحاضه فتوا داد که هرگاه برای او روزهای معیّنی وجود دارد نماز را در روزهایش وا گذارد و سپس غسل کند و برای هر نماز وضو بگیرد، مگر اینکه روزهایش از ده کمتر و خونش گرم و بَحرانی (یعنی تیره و غلیظ) باشد، در این صورت شاید روزهایش تغییر کرده است، پس نماز را وا می‌گذارد تا آن گاه که خونی سرد و زردرنگ ببیند یا به ده روز برسد، سپس غسل می‌کند و برای هر نماز وضو می‌گیرد، اگرچه (خون) مانند ناودان از او روان باشد»!

2 . خداوند حیض را نجاست دانسته و از نزدیک شدن به زنان در آن نهی فرموده است تا آن گاه که از آن پاک شوند و غسل کنند (بقره/ 222)؛ همچنانکه عبادات مشروط به طهارت را در آن از عهده‌ی آنان برداشته است؛ چراکه عبادات مشروط به طهارت در آن برای آنان مقدور نیست و خداوند کسی را به کاری که برایش مقدور نیست تکلیف نمی‌کند (بقره/ 286)، ولی مسلّم است که «استحاضه» حیض محسوب نمی‌شود؛ چراکه بر خلاف حیض، منافی با عادت، طبیعت و نظم بدن است و از بیماری‌های جسمی و اختلالات هورمونی نشأت می‌گیرد؛ چنانکه در روایات متواتر تأکید شده است: «إِنَّها لَیْسَتْ بِحَیْضَةٍ إِنَّما هُوَ عِرْقٌ»؛ «آن حیض نیست، بلکه آن تنها از رگ است» و به همین دلیل، مانع از نزدیک شدن به همسر و عبادات مشروط به طهارت نمی‌شود؛ همچنانکه تبعاً موجب غسل نیست؛ چراکه غسل به سبب حیض واجب می‌شود، نه به سبب هر خونی که از بدن بیرون می‌آید و اصل نیز عدم وجوب غسل است؛ خصوصاً با توجّه به اینکه غسل در هر روز یا پیش از هر نماز، غالباً خالی از عسر و حرج نیست، در حالی که خداوند فرموده است: «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» (بقره/ 185)؛ «خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برای شما سختی نمی‌خواهد» و فرموده است: «مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَٰکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (مائده/ 6)؛ «خداوند نمی‌خواهد که بر شما تنگنایی قرار دهد، ولی می‌خواهد که شما را پاکیزه کند و نعمتش را بر شما کامل نماید، باشد که شما سپاس بگزارید»!

آری، با توجّه به وجوب طهارت برای نماز، شست‌وشوی موضع و تعویض پنبه پیش از هر نماز و جلوگیری از خونریزی در خلال آن تا حدّ امکان واجب است. به علاوه، با توجّه به بطلان وضو با خروج نجاست از مجرا، وضو نیز پیش از هر نماز واجب است؛ چنانکه در روایت بسیار مشهوری از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم رسیده است که به فاطمه دختر ابی حبیش فرمود: «فَٱغْسِلِی عَنْکِ ٱلدَّمَ وَ تَوَضَّئِی وَ صَلِّی»؛ «خون را از خود بشوی و وضو بگیر و نماز بگزار» (نگاه کنید به: سنن الدارمی، ج1، ص199؛ سنن النسائی، ج1، ص186؛ سنن البیهقی، ج1، ص116؛ مسند أبی یعلی، ج7، ص459). با این حال، حق آن است که هرگاه استحاضه بسیار باشد به نحوی که پنبه را در بر گیرد، غسل کردن پیش از نمازها مستحبّ مؤکّد است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ ٱلْمَنْصُورَ یَقُولُ: یَنْبَغِی لِلْمُسْتَحاضَةِ إِذا کَثُرَ عَلَیْهَا ٱلدَّمُ أَنْ تَغْتَسِلَ عِنْدَ ٱلصُّبْحِ فَتُصَلِّیَ ٱلْفَجْرَ، ثُمَّ تَغْتَسِلَ بَعْدَ ٱلظُّهْرِ فَتُصَلِّیَ ٱلظُّهْرَ وَ ٱلْعَصْرَ، ثُمَّ تَغْتَسِلَ بَعْدَ ٱلْمَغْرِبِ فَتُصَلِّیَ ٱلْمَغْرِبَ وَ ٱلْعِشاءَ وَ لا جُناحَ عَلَیْها إِذا غَسَلَتْ عَنْهَا ٱلدَّمَ وَ تَوَضَّأَتْ لِکُلِّ صَلاةٍ أَن لا تَفْعَلَ ذٰلِکَ لِأَنَّ ٱلْإِسْتِحاضَةَ لَیْسَتْ بِحَیْضَةٍ وَ إِنَّما هِیَ عِرْقٌ فَتَقَهُ ٱلشَّیْطانُ وَ لَوْ فَعَلَتْ لَکانَ أَحَبَّ إِلَیَّ لِأَنَّ ٱللّهَ یُحِبُّ ٱلْمُتَطَهِّرینَ»؛ «شنیدم جناب منصور می‌فرماید: برای مستحاضه شایسته است که وقتی خون بر او فزونی می‌گیرد، به هنگام صبح غسل کند و نماز صبح را بگزارد، سپس بعد از ظهر غسل کند و نماز ظهر و عصر را بگزارد، سپس بعد از مغرب غسل کند و نماز مغرب و عشا را بگذارد و گناهی بر او نیست که این کار را انجام ندهد هرگاه خون را از خود بشوید و برای هر نماز وضو بگیرد؛ چراکه استحاضه حیض نیست و تنها رگی است که شیطان آن را گشوده است و اگر این کار را انجام دهد نزد من محبوب‌تر است؛ چراکه خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد»!

همچنانکه یکی دیگر از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ ٱلْمَنْصُورَ یَقُولُ: إِنَّ سَهْلَةَ بِنْتَ سُهَیْلِ بْنِ عَمْرٍو ٱسْتُحِیضَتْ فَأَتَتْ رَسُولَ ٱللّهِ صَلَّى ٱللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فَسَأَلَتْهُ عَنْ ذٰلِکَ فَأَمَرَها بِٱلْغُسْلِ عِنْدَ کُلِّ صَلاةٍ، فَلَمّا جَهَدَها ذٰلِکَ أَمَرَها أَنْ تَجْمَعَ بَیْنَ ٱلظُّهْرِ وَ ٱلْعَصْرِ بِغُسْلٍ وَ بَیْنَ ٱلْمَغْرِبِ وَ ٱلْعِشاءِ بِغُسْلٍ وَ تَغْتَسِلَ لِلصُّبْحِ! قُلْتُ: أَکانَ ذٰلکَ أَمْراً واجِباً؟ قالَ: لَوْ کانَ أَمْراً واجِباً لَهَلَکَ ٱلنّاسُ وَلٰکِنْ کانَ وَٱللّهِ أَحَبَّ ٱلْأَمْرَیْنِ إِلَیْهِ»؛ «شنیدم جناب منصور می‌فرماید: سهله دختر سهیل بن عمرو مستحاضه شد، پس به نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و درباره‌ی آن پرسید، پس آن حضرت او را به غسل کردن پیش از هر نماز امر فرمود، پس چون برای او دشوار شد او را امر فرمود که میان ظهر و عصر با یک غسل و میان مغرب و عشا با یک غسل جمع کند و برای صبح نیز غسل نماید! گفتم: آیا این کاری واجب بود؟ فرمود: اگر کاری واجب بود مردم هلاک می‌شدند، ولی به خدا سوگند محبوب‌ترین دو کار نزد آن حضرت بود»!

با این حال، حق آن است که اگر استحاضه اندک باشد، به نحوی که در پنبه نفوذ نکند و تنها سطح آن را بیالاید، وضو برای هر نماز کافی است، ولی اگر استحاضه بسیار باشد، به نحوی که از پنبه بگذرد یا در آن نفوذ کند، احتیاط واجب در غسل کردن است؛ به این ترتیب که اگر در پنبه نفوذ کند، ولی از آن نگذرد، برای نماز صبح غسل کند و برای سایر نمازها وضو بگیرد و اگر در پنبه نفوذ کند و از آن بگذرد، برای نماز صبح یک غسل و برای نماز ظهر و عصر یک غسل و برای نماز مغرب و عشا یک غسل کند، اگرچه مقداری مشقّت داشته باشد؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قالَ ٱلْمَنْصُورُ: إِنَّ ٱمْرَأَةً مِنْ أَهْلِ ٱلْکُوفَةِ کَتَبَتْ إِلَی ٱبْنِ عَبّاسٍ: أَنِّی قَدِ ٱسْتَحَضْتُ کَذا وَ کَذا فَسَأَلْتُ ٱلنّاسَ عَنْ ذٰلِکَ فَقالُوا: کانَ عَلِیٌّ یَقُولُ: تَغْتَسِلُ لِکُلِّ صَلاةٍ! فَقالَ ٱبْنُ عَبّاسٍ: ما نَجِدُ لَها غَیْرَ ما قالَ عَلِیٌّ! فَقِیلَ لَهُ: إِنَّ ٱلْکُوفَةَ أَرْضٌ بارِدَةٌ! فَقالَ: تُؤَخِّرُ ٱلظُّهْرَ وَ تُعَجِّلُ ٱلْعَصْرَ وَ تَغْتَسِلُ غُسْلاً وَ تُؤَخِّرُ ٱلْمَغْرِبَ وَ تُعَجِّلُ ٱلْعِشاءَ وَ تَغْتَسِلُ غُسْلاً وَ تَغْتَسِلُ لِلْفَجْرِ غُسْلاً وَ لَوْ شاءَ ٱللّهُ لَٱبْتَلاها بِأَشَدَّ مِنْ ذٰلِکَ! ثُمَّ قالَ ٱلْمَنْصُورُ: رَحِمَ ٱللّهُ ٱبْنَ عَبّاسٍ! کانَ یَقُولُ: إِذا حَدَّثَنَا ٱلثِّقاتُ عَنْ عَلِیٍّ بِفُتْیا لا نَعْدُوها»؛ «جناب منصور فرمود: زنی از اهل کوفه برای ابن عبّاس نوشت: من سخت دچار استحاضه شده‌ام، پس از مردم درباره‌ی آن سؤال کردم، پس گفتند که علی می‌گفت: برای هر نمازی غسل کند! پس ابن عبّاس گفت: برای او چیزی جز آنچه علی می‌گفت سراغ نداریم! پس به او گفته شد: کوفه سرزمین سردی است (و غسل کردن برای هر نماز سخت است)! پس گفت: نماز ظهر را عقب و نماز عصر را جلو بیندازد و یک غسل کند و نماز مغرب را عقب و نماز عشا را جلو بیندازد و یک غسل کند و برای نماز صبح هم یک غسل کند و اگر خداوند می‌خواست او را به چیزی سخت‌تر از این مبتلا می‌کرد! سپس جناب منصور فرمود: خداوند ابن عبّاس را رحمت کند! می‌گفت: هرگاه افراد مورد اعتماد ما را از علی به فتوایی آگاه کنند از آن تجاوز نمی‌کنیم»!

3 . لکّه‌هایی که زن در غیر ایّام حیض می‌بیند، حیض محسوب نمی‌شود، بلکه از استحاضه است، ولی لکّه‌هایی که زن در ایّام حیض یا حدّ اکثر دو روز پیش یا پس از حیض در بازه‌ی 10 روزه می‌بیند، در حکم حیض است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَأَلْتُ ٱلْعالِمَ عَنِ ٱلصُّفْرَةِ تَراهَا ٱلْمَرْأَةُ، فَقالَ: إِنْ رَأَتْها فِی أَیّامِ حَیْضِها فَهِیَ مِنَ ٱلْحَیْضِ وَ إِنْ رَأَتْها فِی غَیْرِ أَیّامِ حَیْضِها فَلَیْسَتْ بِشَیْءٍ إِلّا أَنْ تَراها فِی یَوْمَیْنِ قَبْلَ ٱلْحَیْضِ أَوْ بَعْدَهُ فَإِنَّهُ رُبَّما یَتَعَجَّلُ فِیهِما أَوْ یَتَأَخَّرُ»؛ «از عالم درباره‌ی لکّه‌ای پرسیدم که زن می‌بیند، پس فرمود: اگر آن را در روزهای حیض خود ببیند آن از حیض است و اگر آن را در غیر روزهای حیض خود ببیند آن چیزی نیست، مگر اینکه آن را در دو روز پیش از حیض یا پس از آن ببیند؛ چراکه گاهی حیض این مقدار پیشی می‌گیرد یا پس می‌ماند»!

4 . زنی که دچار استحاضه است پس از غسل حیض می‌تواند همه‌ی عبادات را انجام دهد؛ همچنانکه می‌تواند در مسجد بنشیند، مشروط به اینکه آن را نیالاید، ولی در صورتی که به سبب دفع کردن خون دچار ضعف شدید می‌شود، می‌تواند روزه نگیرد؛ چراکه استحاضه بیماری است و خداوند فرموده است: «فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۚ» (بقره/ 184)؛ «هر کس از شما بیمار یا در سفری بود به تعداد از روزهایی دیگر (روزه بگیرد)»؛ همچنانکه روزه نگرفتن در روزهای حیض برای پیش‌گیری از بیماری و ضعف شدید است و به همین دلیل، قضاء آن -بر خلاف قضاء نماز- در روزهای دیگر واجب است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قُلْتُ لِلْعَبْدِ ٱلصّالِحِ: لِماذا کَتَبَ ٱللّهُ عَلَی ٱلْحائِضِ قَضاءَ صَوْمِها وَ لَمْ یَکْتُبْ عَلَیْها قَضاءَ صَلاتِها وَ ٱلصَّلاةُ أَکْبَرُ؟ قالَ: لِأَنَّ ٱلصَّوْمَ غَیْرُ مَشْرُوطٍ بِٱلطَّهارَةِ وَ إِنَّما وُضِعَ عَنِ ٱلْحائِضِ تَخْفِیفاً عَنْها فِی حالِ حَیْضِها لِئَلّا یُصِیبَها مَرَضٌ أَوْ ضَعْفٌ لِسَیَلانِ دَمِها وَ هِیَ صائِمَةٌ فَلِذٰلِکَ کُتِبَ عَلَیْهَا ٱلْقَضاءُ بَعْدَ أَنْ طَهُرَتْ وَ عادَتْ قُوَّتُها کَما کُتِبَ عَلَی ٱلْمَرِیضِ وَ لٰکِنَّ ٱلصَّلاةَ مَشْرُوطَةٌ بِٱلطَّهارَةِ وَ قَدْ سَلَبَهَا ٱللّهُ مِنْها إِذْ جَعَلَ عَلَیْهَا ٱلرِّجْسَ فَلَمْ تَکُنْ مِنْها فِی تِلْکَ ٱلْحالِ صَلاةٌ حَتّیٰ یَکُونَ لَها قَضاءٌ»؛ «به بنده‌ی صالح (یعنی جناب منصور) گفتم: برای چه خداوند بر حائض قضاء روزه‌اش را واجب کرده، ولی قضاء نمازش را واجب نکرده، در حالی که نماز بزرگ‌تر (از روزه) است؟! فرمود: برای اینکه روزه مشروط به طهارت نیست و تنها به خاطر تخفیفی برای حائض در حال حیضش از او برداشته شده است تا بیماری یا ضعفی به سبب خون‌ریزی‌اش در حال روزه به او نرسد، پس به این خاطر قضا پس از اینکه پاکیزه شد و نیرویش بازگشت بر او نوشته شده همان طور که بر مریض نوشته شده است، ولی نماز مشروط به طهارت است، در حالی که خداوند آن را از او سلب کرده، هنگامی که (بدون اراده یا اقدامی از جانب او) نجاست را بر او قرار داده، پس نمازی توسّط او در آن حال ممکن نبوده است تا برایش قضایی باشد»!

خداوند این عالم بزرگ که یادگار امامان هدایت از اهل بیت پیامبرمان صلّی الله علیه و آله و سلّم در این روزگار پرفتنه است را برای ما حفظ کند و عافیت و نصرت عطا فرماید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی