6.مقدّمات: یقین و ظن؛ حجّیّت روایات متواتر و عدم حجّیّت روایات واحد
لطفا پرسش شماره 186 مقدّمات با موضوع «یقین و ظن؛ حجّیّت روایات متواتر و عدم حجّیّت روایات واحد» ثبت شده توسط «فرهاد گلستان» در تاریخ 22 اردیبهشت 1395 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
زیارت معروف به
«جامعهی کبیره»، روایت واحد و مفصّلی در ستایش اهل بیت پیامبر صلّی الله
علیه و آله و سلّم برای خواندن نزد قبور آنان است که محمّد بن علیّ بن
بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (د.381ق) در کتاب من لا یحضره الفقیه (ج2،
ص609) و کتاب عیون أخبار الرّضا (ج2، ص305)، به واسطهی برخی شیوخ مجهول
خود از فردی مجهول به نام موسى بن عمران یا موسی بن عبد الله نخعی، از امام
علیّ بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر (د.254ق) روایت کرده است و از این
جهت، نمیتوان آن را صحیح الإسناد دانست. آری، صرف نظر از سند این روایت، بیشتر
عبارات آن صحیح و موافق با عقل و شرع است؛ زیرا شأن اهل بیت پیامبر صلّی
الله علیه و آله و سلّم در اسلام شأن عظیمی است که در آیاتی از کتاب خداوند
و روایات متواتری از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم تبیین شده است،
ولی ظاهر برخی عبارات این روایت غلوآمیز و مخالف با عقل و شرع به نظر
میرسد، مانند عبارت «إیابُ ٱلْخَلْقِ إِلَیْکُمْ وَ حِسابُهُ عَلَیْکُمْ»؛ «بازگشت خلایق به سوی شما و حساب آنان بر عهدهی شماست» که با ظاهر آیات «إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ» (غاشیه/ 25 و 26)؛ «بازگشت آنان به سوی ماست، سپس حساب آنان بر عهدهی ماست» معارضه دارد، بلکه در ضدّیّت آشکار با آیاتی است که میفرماید: «مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَیْءٍ» (أنعام/ 52)؛ «چیزی از حساب آنان بر عهدهی تو نیست» و میفرماید: «إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّی ۖ لَوْ تَشْعُرُونَ» (شعراء/ 113)؛ «و حساب آنان جز بر عهدهی پروردگارم نیست اگر میفهمید» و عبارت «لا أُحْصِی ثَنائَکُمْ وَ لا أَبْلُغُ مِنَ ٱلْمَدْحِ کُنْهَکُمْ وَ مِنَ ٱلْوَصْفِ قَدْرَکُمْ»؛ «ثنای شما را احصا نمیتوانم و به مدح کنه شما و وصف قدر شما راه نمییابم» که تمجیدی شایستهی خداوند است؛ چنانکه فرموده است: «مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ» (حج/ 74)؛ «قدر خداوند را چنانکه شایسته است نمیشناسند» و فرموده است: «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ» (نحل/ 18)؛ «و اگر نعمت خداوند را شماره کنید احصا نمیتوانید» و عبارت «ذَلَّ کُلُّ شَیْءٍ لَکُمْ وَ أَشْرَقَتِ ٱلْأَرْضُ بِنُورِکُمْ»؛ «هر چیزی برای شما خاضع شده و زمین به نور شما روشنی یافته» که با ظاهر آیات «کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» (بقره/ 116)؛ «و همگی برای او خاضعند» و «وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا» (زمر/ 69)؛ «و زمین به نور پروردگارش روشنی مییابد»، معارضه میکند و عبارت «بِکُمْ
فَتَحَ ٱللّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ ٱلْغَیْثَ وَ
بِکُمْ یُمْسِکُ ٱلسَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى ٱلْأَرْضِ إِلّا بِإذْنِهِ»؛
«خداوند با شما آغاز کرد و با شما پایان میدهد و با شما باران نازل
میکند و با شما آسمان را نگاه میدارد که بر زمین نیفتد مگر با اذن او» که
بر خلاف حسّ است و عباراتی دیگر از این دست که مصداق غلو شمرده میشوند،
مگر در صورت تأویل آنها که اگر جایز باشد، مصداقی برای غلو باقی نمیماند و
همهی روایات غالیان قابل تأویل است و با این وصف، صدور چنین روایتی از
اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم -که بنا بر روایت متواتر
ثقلین، هیچ گاه از کتاب خداوند جدا نمیشوند و بنا بر روایات متواتر دیگر،
صدور روایات مخالف با کتاب خداوند را از خود نفی کردهاند- بعید به نظر
میرسد؛ خصوصاً با توجّه به اینکه اصل این روایت ظاهراً تفصیل بیشتری داشته
و حاوی عبارات غلوآمیزتری بوده که در کتاب البلد الأمین نوشتهی ابراهیم
کفعمی (ص297) آمده و محمّد بن علیّ بن بابویه آنها را به سبب موافقتشان
با عقاید غالیان و مخالفتشان با عقاید خود حذف کرده، تا حدّی که اعتراض
برخی اخباریان شیعه مانند میرزا حسین نوری (د.1320ق) را برانگیخته است
(نگاه کنید به: مستدرک الوسائل، ج11، ص171). حاصل آنکه سند این زیارت صحیح نیست، ولی
بیشتر عبارات آن صحیح و برخی عبارات آن غیر صحیح است و این میتواند دست کم
نشانهی تحریف آن توسّط برخی غالیان شیعه باشد. با این وصف، توصیهی ما به
برادران اهل تشیّع آن است که برای توصیف شأن اهل بیت پیامبر صلّی الله
علیه و آله و سلّم در اسلام، به آیات قرآن و روایات متواتر پیامبر صلّی
الله علیه و آله و سلّم دربارهی آنان -که بحمد الله کم نیست- بسنده کنند و
از تأکید بر روایات واحد و ضعیف با مضامین غلوآمیز و تفرقهانگیز
بپرهیزند؛ چراکه بدون شک خواست اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم
نیز همین است و ستایش برای خداوند پروردگار جهانیان است.