3.احکام: احکام پوشیدنیها و آراستنیها
لطفا پرسش شماره 180 احکام با موضوع «احکام پوشیدنیها و آراستنیها» ثبت شده توسط «علی راضی» در تاریخ 31 فروردین 1395 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
استفاده از انگشتر عقیق و سایر سنگهای زینتی برای مؤمنان اشکالی ندارد؛ چنانکه خداوند فرموده است: «قُلْ
مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ
وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی
الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۗ کَذَٰلِکَ
نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» (أعراف/ 32)؛ «بگو
چه کسی زینت خداوند که برای بندگانش بیرون آورده و روزیهای پاکیزه را
حرام کرده است؟ بگو آنها در زندگی دنیا و به صورت خالص در روز قیامت برای
کسانی است که ایمان آوردند، این گونه آیات را برای گروهی که میدانند تفصیل
میدهیم»، بلکه استفاده از آنها برای حضور در مساجد کاری بایسته است؛ چنانکه خداوند فرموده است: «یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» (أعراف/ 31)؛ «ای پسران آدم! زینت خود را نزد هر مسجدی بگیرید» و این صیغهی امر است که دلالت بر وجوب یا دست کم استحباب مؤکّد دارد؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت: «دَخَلْتُ
ٱلْمَسْجِدَ فَوَجَدْتُ فِیهِ ٱلْمَنْصُورَ فَجِئْتُ حَتّیٰ جَلَسْتُ
عِنْدَهُ فَنَظَرَ إِلَیَّ وَ قالَ: یا فُلانُ! إِنِّی أَکْرَهُ لِلرَّجُلِ
مِنْکُمْ أَن یَدْخُلَ ٱلْمَسْجِدَ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ زِینَةٌ! أَما
سَمِعْتَ قَوْلَ ٱللّهِ تَعالیٰ: <خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ
مَسْجِدٍ>؟! قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ وَ مَا ٱلزِّینَةُ؟ قالَ:
ٱلْخاتَمُ وَ ٱلطِّیبُ»؛ «به مسجد داخل شدم،
پس جناب منصور را در آن یافتم، پس آمدم تا اینکه نزد آن جناب نشستم، پس به
من نظری کرد و فرمود: ای فلانی! من کراهت دارم برای مردی از شما که به مسجد
داخل شود در حالی که بر او زینتی نیست! آیا سخن خداوند بلندمرتبه را
نشنیدهای که فرموده است: <زینت خود را نزد هر مسجدی بگیرید> (أعراف/
31)؟! گفتم: فدایت شوم، زینت چیست؟ فرمود: انگشتری و عطر»! اما اینکه «سنگ عقیق اولین سنگی بوده که
به وحدانیت خدا و نبوت حضرت رسول و ولایت علی اقرار کرده»، چیزی است که
ممکن است، ولی ثابت نیست؛ زیرا روایت رسیده دربارهی آن در برخی منابع اهل
تشیّع روایتی واحد و ضعیف است که برای اعتقاد به آن کفایت نمیکند و ستایش
برای خداوند پروردگار جهانیان است.