1.عقاید: ایمان و کفر؛ شناخت کفر، شرک، نفاق، ارتداد و فسق
لطفا پرسش شماره 49 عقاید با موضوع «ایمان و کفر؛ شناخت کفر، شرک، نفاق، ارتداد و فسق» ثبت شده توسط «مهدوی» در تاریخ 2 تیر 1394 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
در این باره توجّه به چند نکته ضروری است: 1 . بنا بر مبنای علامه منصور هاشمی
خراسانی در کتاب شریف «بازگشت به اسلام» (ص40)، ضروریات اسلام، عقاید و
احکامی هستند که بودن آنها از اسلام به دلالت صریح قرآن ثابت است، مانند
معتبر بودن عقل و یگانه بودن خداوند و جسمانی بودن معاد و وجود نعمتها در
بهشت و عذابها در جهنّم و خاتمیّت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در
نبوّت و کلام خداوند بودن قرآن و قبله بودن مسجد الحرام و وجود جنّ و
ملائکه و جبرئیل و میکائیل و طهارت مریم علیها السلام از چیزی که به او
نسبت داده شده است و عروج مسیح علیه السلام و مصلوب نشدن او و وجوب نماز و
زکات و حج و جهاد و روزهی ماه رمضان و امر به معروف و نهی از منکر و مودّت
اهل بیت پیامبر و ولایت مؤمنین و برائت از مشرکین و مشروعیّت قصاص و حرمت
زنا و لواط و قمار و شرب خمر و نکاح با محارم و قتل نفس مگر به حق و رکون
به ظالمان مگر از روی تقیّه و خوردن خون و مردار و گوشت خوک و حیوانی که با
نام خداوند ذبح نشده است و مانند آن، با توجّه به اینکه همهی آنها با
صراحت در قرآن آمده است و میتوان منکر یکی از آنها را منکر ضروری اسلام
دانست. 2 . بنا بر مبنای علامه در کتاب شریف
«بازگشت به اسلام» (ص182 و 183)، منکر یکی از ضروریّات اسلام، هرگاه به
خروج خود از اسلام التفات و اقرار داشته باشد، «مرتد» شمرده میشود و احکام
ارتداد بر او قابل تطبیق است و هرگاه به خروج خود از اسلام التفات یا
اقرار نداشته باشد، به این معنا که خود را با وجود انکار یکی از ضروریّات
اسلام مسلمان بشمارد، مرتد شمرده نمیشود، بلکه «منافق» شمرده میشود و
احکام ارتداد بر او قابل تطبیق نیست، مگر آنکه در زمین فتنه بینگیزد، به
این معنا که سایر مسلمانان را به انکار یکی از ضروریّات اسلام تحریض کند؛
چراکه در این صورت، مجازات او از باب دفع فتنه یا اجرای حدّ إفساد در زمین
جایز است. 3 . بنا بر مبنای علامه در کتاب شریف
«بازگشت به اسلام» (ص104) و برخی دیگر از گفتارهای نورانی ایشان، مجازات
مرتد در زمانی که خلیفهی خداوند بر زمین حکم میراند، إعدام است و آن بسته
به صلاحدید آن حضرت پس از استتابه (طلب توبه) یا پیش از آن انجام میشود،
ولی در زمانی که خلیفهی خداوند بر زمین حکم نمیراند، محلّ اشکال است؛
چراکه إعدام او برای چنین زمانی تشریع نشده است و در چنین زمانی مناسب و
عادلانه نیست. آری، حبس یا تبعید او در این زمان، هرگاه در زمین فتنه
بینگیزد، به این معنا که مسلمانان را به سوی ارتداد تحریض کند، جایز است؛
چراکه این از مصادیق دفع ظلم محسوب میشود که مشروط به حاکمیّت خلیفهی
خداوند در زمین نیست؛ بلکه اگر حبس یا تبعید او ممکن یا کافی نباشد، جواز
إعدام او خصوصاً پس از استتابه بعید نیست. 4 . در این زمان که خلیفهی خداوند در
زمین حاکم نیست و ظالمان بر آن حکم میرانند، وظیفهی شما ارشاد کسانی است
که دچار ارتداد یا نفاق شدهاند؛ چراکه بیشتر آنان به سبب عدم دسترسی به
خلیفهی خداوند در زمین و ابتلا به شبهات ناشی از حاکمیّت ظالمان، دربارهی
عقاید و احکام اسلام به شک افتادهاند و هرگاه با اسلام خالص و کامل آشنا
شوند، به سوی آن باز میگردند؛ چنانکه برخی از آنان پس از مطالعهی کتاب
شریف «بازگشت به اسلام» و آشنایی با حقیقت اسلام، به سوی آن بازگشتند و ما
را از بازگشت خود به آن مطّلع ساختند و به عنوان نمونه گفتند که پیش از
مطالعهی این کتاب، اسلام را دینی نامعقول و متناقض میپنداشتند، ولی پس از
آن دریافتند که دینی در نهایت عقلانیّت و تناسب است. آنان از اینکه همهی
اجزاء این دین تا این اندازه منسجم و هماهنگ است، شگفتزده شدهاند و جناب
علامه را نمایانگر چهرهی حقیقی اسلام میشناسند. از اینجا دانسته میشود
که اگر اسلام به درستی معرّفی شود، کسی آن را انکار نمیکند، مگر کسی که
دلی پلید دارد و در پی شرارت است و جزای چنین کسی است که مرگ است. الغرض بکوشید با بردباری و قول لیّن و
احتراز از مجادلات طولانی، این گروه را با اسلام ناب و عقاید و احکام حقیقی
آن که غالباً متفاوت با تصویر ارائه شده از آن توسّط ظالمان است، آشنا
کنید تا از کجفهمیها و سوء برداشتهای خود دربارهی آن که از تبلیغات سوء
کافران برخاسته است رهایی یابند و به سوی دین حق و صراط مستقیم باز گردند و
اگر خود قادر به این کار نیستید، آنان را به کسانی از اهل علم که با اسلام
ناب و عقاید و احکام حقیقی آن آشنایی دارند معرّفی کنید تا به پرسشهاشان
پاسخ دهند و شبهاتشان را برطرف کنند و پس از این کار، اگر در آنان لجاجتی
یافتید، آنان را به خودشان وا گذارید تا هنگامی که خلیفهی خداوند در زمین
ظاهر شود و دربارهی آنان حکم فرماید؛ چراکه هدایت مردم بر عهدهی خداوند
است و او این کار را از طریق خلیفهاش انجام میدهد و وظیفهی اصلی شما
زمینهسازی برای ظهور اوست؛ با توجّه به اینکه اگر زمینهی ظهور او را
فراهم سازید، در واقع زمینهی هدایت مردم را فراهم ساختهاید؛ چراکه آن
حضرت با از بین بردن کافران و ظالمان و پایان دادن به تبلیغاتشان بر ضدّ
اسلام از یک سو و معرّفی بیشتر اسلام حقیقی از سوی دیگر، بستر ارتداد و
نفاق را بر میچیند و پس از آن، با مرتدّین و منافقین مطابق با عدالت رفتار
میکند؛ چراکه هر کس پس از آن مرتد یا منافق شود، به راستی که از ظالمان
است؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا» (أعراف/ 56)؛ «و در زمین پس از اصلاح شدنش فساد نکنید»؛ بلکه صریحاً با اشاره به حاکمیّت خلیفهی خود در آخر الزمان فرموده است: «وَعَدَ
اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ
قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ
وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا
یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ
هُمُ الْفَاسِقُونَ» (نور/ 55)؛ «خداوند به
کسانی از شما که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند وعده داد که حتماً
آنان را در زمین خلیفه گرداند همان طور که گذشتگان آنان را خلیفه ساخت و
حتماً دینشان را که برایشان پسندید، برایشان به مکنت رساند و حتماً پس از
ترسشان آنان را امنیّت بخشد تا من را بپرستند و چیزی را با من شریک نسازند و
هر کس پس از آن کفر ورزد آنان همانا فاسقان خواهند بود»!