8.عقاید:شناخت خلیفهی خداوند در زمین؛ احوال مهدی و زمینهسازی برای ظهور او
لطفا پرسش شماره 27 عقاید:شناخت خلیفهی خداوند در زمین با موضوع «نشانههای ظهور مهدی و فتنههای آخر الزّمان» ثبت شده توسط «فرح اثباتی» در تاریخ 21 بهمن 1393 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
ما شیعیان اعتقاد داریم حضرت مهدی دارای دو غیبت هستند: غیبت صغری و غیبت کبری. در غیبت صغری ایشان از طریق چهار نایب خاص با مردم در ارتباط بودند و بعد از فوت نایب چهارم غیبت کبری شروع شده است. این چهار نایب خاص عبارتند از:
1- ابوعَمروی، عثمان بن سعید عمروی اسدی
2- ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعید عمروی
3- ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختی
4- ابوالحسن، علی بن محمّد سَمُری (سَیمُری)
وکالت این افراد عام و مطلق بودهاست. البته در این دوران در موارد خاص و در شهرهای مختلف افراد دیگری نیز بودهاند که وکالت امام را بر عهده داشتهاند که برخی معتقدند این وکالت بدون واسطهی نواب خاص بودهاست. از جملهی این افراد احمد بن حمزة بن الیسع، محمد بن ابراهیم بن مهزیار، محمد بن صالح و ابو محمد وجنائی را میتوان نام برد.
حضرت مهدی در توقیعی به علی بن محمد شروع غیبت کبری را چنین اعلام کردند:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ای علی بن محمد سمری! خداوند در سوگ فقدان تو پاداشی بزرگ به برادرانت عطا کند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. کارهایت را مرتب کن و هیچ کس را به جانشینی خود مگمار. دوران غیبت کامل فرا رسیده است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتی طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم خواهد بود. افرادی نزد شیعیان من مدّعی مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نایب خاص) خواهند شد. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی بکند، دروغگو و افترا زنندهاست و هیچ حرکت و نیرویی جز به خداوند عظیم نیست.
الغیبه، شیخ طوسی، صفحه 242- 243
نظر منصور هاشمی خراسانی در این مورد چیست؟
همچنین نظر ایشان در مورد ظهور صغری و ظهور کبری که ما شیعیان به آن اعتقاد داریم چیست؟
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
گزارههای مورد
اشارهی شما، گزارههایی خبری هستند که هرگاه به صورت متواتر روایت شده
باشند، قطعی و قابل اعتقادند و هرگاه به صورت متواتر روایت نشده باشند،
قطعی و قابل اعتقاد نیستند، هر چند در میان متأخّران شهرت یافته باشند؛
چراکه اخبار واحد، مفید ظنّند و ظن در اسلام اعتباری ندارد؛ چنانکه خداوند
با صراحت فرموده است: «إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ۚ» (یونس/ 36)؛ «هرآینه ظن چیزی را از حق کفایت نمیکند»؛
مانند توقیع منسوب به مهدی علیه السّلام برای علیّ بن محمّد سمری که تنها
توسّط یک راوی مهمل و مجهول به نام «أبو محمّد الحسن بن أحمد المکتب» روایت
شده و تبعاً فاقد اعتبار است، یا ادّعای وجود دو ظهور اصغر و اکبر برای
مهدی علیه السّلام که معلوم نیست از کجا پیدا شده و بر چه مبنایی استوار
است. چیزی که قطعی است و اعتقاد به آن برای شما
ضروری و سودمند است این است که مهدی علیه السّلام در حال حاضر غایب است و
غیبت او به سبب تقصیر شما در طلب، حفاظت و اعانت اوست و هرگاه این تقصیر با
تغییری کافی در عقیده و عمل شما برطرف شود، غیبت او نیز برطرف میشود و
این مصداق سخن خداوند است که فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ» (رعد/ 11)؛ «بیگمان خداوند چیزی که در قومی است را تغییر نمیدهد تا آن گاه که آنان چیزی که در خودشان است را تغییر دهند»؛
همچنانکه برای شما ضروری و سودمند است که بدانید منصور هاشمی خراسانی،
مدّعی نیابت از جانب مهدی نیست، بلکه تنها بر پایهی کتاب خداوند و سنّت
قطعی پیامبرش، برای ظهور آن حضرت زمینهسازی میکند و این یک ادّعا از جانب
او محسوب نمیشود، بل واقعیّتی عینی بر روی زمین است که از طریق حس، وجدان
میشود؛ با توجّه به اینکه دعوت او به سوی مهدی علیه السلام به ترتیبی که
مقتضی ظهور آن حضرت است، قابل دیدن و شنیدن است و با این وصف، برای تصدیق
آن به چیزی بیشتر از التفات به آن حاجت نیست. خداوند به شما و سایر مسلمانان، توفیق
حمایت از مهدی علیه السّلام به جای حمایت از دیگران را ارزانی دارد؛ زیرا
حمایت از دیگران مشقّتی است که خیری بر آن مترتّب نمیشود، ولی حمایت از
مهدی علیه السّلام مشقّتی است که در آن خیر دنیا و آخرت است، ولی کجا یافت
میشود خردمندی که در پی خیر دنیا و آخرت باشد؟!