6.عقاید:شناخت خلیفهی خداوند در زمین؛ احوال منصور و زمینهسازی او برای ظهور مهدی
لطفا پرسش شماره 23 عقاید:شناخت خلیفهی خداوند در زمین با موضوع «احوال منصور و زمینهسازی او برای ظهور مهدی» ثبت شده توسط «جمعی از جوانان دوستدار حضرت مهدی » در تاریخ 13 بهمن 1393 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
ضمن عرض سلام میخواستیم نظر ایشان را در مورد این حدیث بدانیم:
امیر المؤمنین علی علیه السلام میفرماید: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «مردی از ماوراء النّهر قیام خواهد کرد که به او «حارث بن حارث» گفته میشود، فرمانده سپاه و پیشرو لشکریان او مردی است که به وی «منصور» میگویند و حکومت و سلطنت را برای آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلّم آماده و مهیّا میکند و یا قدرت و سلطهای برای ایشان فراهم میسازد هم چنانکه قریش برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم زمینهی حکومت او را فراهم نمودند. بر هر فرد مسلمان مؤمن واجب است وی را یاری دهد». («عقد الدُرر»، ص130).
[همچنین] میخواستیم نظر ایشان را در مورد این حدیث بدانیم:
میان مرّیخ (بهرام) و زحل (کیوان) هر دو سال یک بار مقارنه رخ میدهد. امام علی (علیه السّلام)، حرکت نیروهای خراسانی و شعیب بن صالح از سمرقند به سوی عراق را در پیِ مقارنۀ کامل این دو ستاره (1) در سال پیش از قیام امام مهدی (علیه السلام) میداند:
. . . آگاه باشید، شما پس از مدّتی، زمانی کوتاه خواهید داشت که در آن، گوشهای از گفتارهای من و نیز انواع برهان و درستی آنها برای شما، هنگام طلوع بهرام و کیوان با اقتران دقیق (1) آشکار خواهد شد. در این هنگام، لرزشها و زلزلهها پیاپی رخ خواهند داد و از ساحل جیحون به سوی بیابان بابل پرچمهایی روی میآورند ... (2).
1. از دیدگاه منجّمین قدیم، اقتران دقیق آن است که دو ستاره، در یک برج، به یک درجه و دقیقه جمع شوند، و به تعبیر منجّمین جدید، فاصلۀ آنها، در نگاه ناظر زمینی، کمتر از پنج درجۀ نجومی باشد.
2. مشارق أنوار الیقین، ص 266، خطبۀ تَطَنْجیّه.
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
خبر حاکی از خروج مردی از فرارود که به او «منصور» گفته میشود در پیش روی مردی که به او «حارث بن حرّاث» گفته میشود به منظور زمینهسازی برای حکومت آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم، خبری واحد است که أبو داوود در سنن خود (ج2، ص311) به سند حسن در نزد اهل حدیث، از هلال بن عمرو، از علیّ، از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت کرده است، ولی در نسخههای آن اختلاف وجود دارد؛ زیرا ظاهر از نسخهی مطبوع، وجود «منصور» در پیش روی «حارث بن حرّاث» است که غریب شمرده میشود؛ چراکه شاهد و متابعی برای آن در روایات دیگر نیست، ولی ظاهر از نسخهی قندوزی در ینابیع المودّة (ج2، ص51)، وحدت «منصور» و «حارث» و عدم مغایرت آن دو با یکدیگر است که شاهد و متابعی برای آن در روایات دیگر وجود دارد و از این رو، برخی محقّقان استظهار کردهاند که «حارث» مذکور در این روایت، همان «منصور خراسانی» است و دلیلشان فارغ از نسخهی قندوزی آن است که در روایات دیگر، اثری از این «حارث» نیست و تنها از «منصور» به عنوان قیام کنندهی از خراسان نام برده شده است. آری، قاضی نعمان در شرح الأخبار (ج3، ص359)، از عبد الرزاق، از علیّ، از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، خبر مذکور را به نحوی روایت کرده که إشعار دارد «منصور» در پیش روی «مهدی» است نه در پیش روی مردی دیگر؛ با توجّه به اینکه در آن آمده است: «یَقُومُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی، عَلىٰ مُقَدَّمَتِهِ رَجُلٌ یُقالُ لَهُ ٱلْمَنْصُورُ، یُوَطِّئُ لَهُ -أَوْ قالَ: یُمَکِّنُ لَهُ- واجِبٌ عَلىٰ کُلِّ مُؤْمِنٍ نُصْرَتُهُ -أَوْ قالَ: إِجابَتُهُ»؛ یعنی: «مردی از فرزندان من قیام میکند، پیش روی او مردی است که به او منصور گفته میشود، برای او زمینهسازی میکند -یا فرمود: برای او امکان ایجاد میکند- بر هر مؤمنی واجب است که او را یاری کند -یا فرمود: اجابت کند» و بر این اساس، «حارث» از القاب مهدی علیه السّلام شمرده میشود که بنا بر ظاهر برخی روایات، پیش از ظهور خود در خراسان است و با «منصور خراسانی» همراهی میکند؛ چنانکه در روایتی با اشاره به پرچمهای سیاه آمده است: «فَإِنَّ فِیها خَلیفَةَ ٱللّهِ ٱلْمَهْدِیَّ» (مسند أحمد، ج5، ص277؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1367)؛ «هرآینه مهدی خلیفهی خداوند در میان آنهاست» و در روایتی دیگر آمده است: «فَإِنَّ ٱلْمَهْدِیَّ وَ ٱلنَّصْرَ مَعَهُمْ» (ابن المنادی، الملاحم، ص44)؛ «هرآینه مهدی و نصر به همراه آنان است»، علاوه بر اینکه ممکن است «نصر» تصحیف «منصور» باشد و در اصل روایت آمده باشد: «فَإِنَّ ٱلْمَهْدِیَّ وَ ٱلمَنْصُورَ مَعَهُمْ»؛ «هرآینه مهدی و منصور به همراه آنان است» و این معنای خبر ابو داوود را آشکار میکند و میتواند از آن باب باشد که روایت شده است: «مِنَ ٱلْمَغْرِبِ یَقُومُ وَ أَصْلُهُ مِنَ ٱلْمَشْرِقِ وَ هُناکَ یَسْتَوِی قِیامُهُ وَ یَتِمُّ أَمْرُهُ» (ابن حیّون، شرح الأخبار، ج3، ص364)؛ «(مهدی) از مغرب قیام میکند، ولی اصلش از مشرق است و آنجا قیامش شکل میگیرد و کارش سامان مییابد». حاصل آنکه خبر ابو داوود، خبری واحد و غیر یقینی است و به دو صورت متفاوت روایت شده است و در هر صورت، وجوه متفاوتی را بر میتابد و با این وصف، نمیتوان به آن اکتفا کرد.
آری، اخبار حاکی از خروج مردی از خراسان با پرچمهای سیاه برای دعوت به سوی مهدی و زمینهسازی برای حکومت آن حضرت که به او «منصور» گفته میشود، محدود به این یک خبر نیست، بل ظاهر آن است که از صد خبر گوناگون با اسناد فراوان در کتب روایی اهل سنّت و اهل تشیّع تجاوز میکند و این تعداد به طور حتم، متواتر است و جایی برای تردید در صحّت آن باقی نمیگذارد؛ جز آنکه منصور هاشمی خراسانی، هر چند به راستی از سواحل جیحون بیرون آمده است و بی هیچ تردیدی به سوی مهدی دعوت میکند و واقعاً برای حکومت آن حضرت زمینهسازی میفرماید و عملاً پرچمهای سیاهی را در تقابل با پرچمهای سیاه داعش برافراشته است، مدّعی نیست که همان «منصور موعود» است؛ چراکه قیام او به هیچ وجه قیامی موهوم و ساختگی نیست، بل حقیقتی عینی و واقعیّتی بر روی زمین است که ادّعاها را به ساحت آن راهی نیست؛ چنانکه خروج او از خراسان، یک واقعیّت عینی است و پرچمهای سیاه او در برابر پرچمهای سیاه داعش، یک واقعیّت عینی است و دعوت او به سوی مهدی و زمینهسازیاش برای حکومت آن حضرت، یک واقعیّت عینی است و کتاب بزرگ او «بازگشت به اسلام»، مهندسی فرهنگی و ایدئولوژیک برای انقلاب جهانی است. با این وصف، چه کوتهفکرند کسانی که میخواهند پای ادّعاها را به ساحت قدس این نهضت عینی و واقعی باز نمایند تا با این شیوهی کوتهفکرانه، به متانت و وزانت آن لطمه بزنند و بندگان مارگزیدهی خدا را دربارهی آن به شبهه بیندازند و دهان یاوهگویان را بر ضدّ آن بگشایند، در حالی که اگر به دنبال حقیقت بودند، آن را با دو چشم خود مشاهده میکردند و اگر به دنبال واقعیّت بودند، آن را با دو گوش خود میشنیدند و آن هنگام، محکمات را به سبب متشابهات وا نمینهادند!
چند روز پیش مردی از سرزمینی دور به نزد منصور هاشمی خراسانی آمد و پس از گفتگویی چند، دست او را گرفت و عرضه داشت: «من گواهی میدهم تو همان زمینهساز موعود مهدی هستی که پیامبر خداوند ما را به همراهی با او فرمان داد»! آن بزرگوار چون این سخن را شنید، بیدرنگ دست خود را از دست آن مرد بیرون کشید و با عتابی به او فرمود:
«دست از من بدار ای برادر! آیا این همه راه را از سرزمین خود آمدهای تا من را دربارهی دینم فریب دهی؟! به خدا سوگند من زمینهی ظهور مهدی را میسازم، ولی اهمّیت نمیدهم که من را به چه چیز مینامی؛ زیرا من آسمان آبی را سقف خود و زمین خاکی را فرش خود نساختهام و خود را مانند پارهسنگی در اقیانوس بلا نینداختهام تا تو از سرزمین خویش بیایی و من را موعود بنامی! آیا من «پسر انسان» نیستم؟! پس من را «پسر انسان» بنام و در راهی که پیش گرفتهام همراهیام کن؛ چراکه من به سوی مهدی رهسپارم و با تو یا بی تو به او خواهم رسید»!
سپس در حالی که بر میخاست، با آواز بلند فرمود:
«من ندا کنندهای پیش روی مهدی هستم که ندا میکنم: راه را باز کنید»!
اکنون ای «جوانان دوستدار مهدی»!
اگر به راستی «جوانان دوستدار مهدی» هستید بدانید که یاری «زمینهساز موعود ظهور مهدی» به این سبب واجب نیست که «موعود» است، بل به این سبب واجب است که «زمینهساز ظهور مهدی» است و شما اگر «جوانان دوستدار مهدی» هستید، باید برای یاری «زمینهساز ظهور مهدی» بیرون بیایید، اگرچه او را «موعود» ندانید! خوشا به حال کسانی که بصیرت دارند؛ چراکه آنان حق را در پس هزار پرده میبینند و بدا به حال کسانی که کورند؛ چراکه آنان حق را اگر چه در برابرشان باشد نمیبینند!
اما روایت مربوط به تقارن مرّیخ و زحل و دلالت آن بر حوادث نزدیک به ظهور مهدی، روایتی ضعیف و واحد است که اتّکاء به آن جایز نیست؛ خصوصاً با توجّه به اینکه مخالف با نواهی اسلام از نظر کردن در نجوم برای پیشگویی حوادث است، هر چند مانند سحر واقعیّت داشته باشد.
تعلیق شماره: | 1 |
|
تاریخ تعلیق: | 1393/11/15 |
با اهدای سلام خدمت جناب خراسانی
• از اینکه به سوالات ما پاسخ دادید سپاسگزاریم.
• با توجه به اینکه جوانانی دوستدار پیامبر و اهل بیت او هستیم خود را موظف میدانیم تا به احادیث آنها مراجعه کنیم و با کمک عالمانی چون شما و البته از روی عقل و بصیرت مطالب را تحلیل نماییم.
• یقیناً اهل خرافات و حدیثگرایی صرف نیستیم.
• قطعاً شما را پسر انسان و بندهای از بندگان صالح میدانیم و نه در مورد شما و نه در مورد هیچ کس دیگری غلو نمیکنیم.
• یقین داریم راه ظهور حضرت مهدی عملگرایی و واقعبینی است.
• خودمان را خالی از عیب و نقص و اشتباه نمیبینیم.
• در حال حاضر تنها کاری که از دست ما بر میآید معرّفی کتاب ارزشمند شما برای مطالعه توسط افراد دیگر است.
• همچنین در حال حاضر قادر به مسافرت به سرزمین شما نیستیم.
• به لطف و فضل خداوند امیدواریم و منتظر شرایط آینده هستیم تا به اقتضای آن فعالیتهای خود را هماهنگ کنیم.
• باز هم اگر صلاح میدانید ما را راهنمایی بفرمایید.
السلام علینا و علی عباد الله الصالحین
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
پاسخ به تعلیق: | 1 | تاریخ پاسخ به تعلیق: | 1393/11/16 |
جوانانی با ایمان، معرفت و بصیرت شما به راستی «جوانان دوستدار مهدی» هستند و در این هنگامهی پرآشوب، از کانون طلا و نقره کمیابترند. منصور هاشمی خراسانی به شما سلام میگوید و میفرماید:
«هنگامی که همگان به سوی راست و چپ میگرایند، شما بر طریقت وُسطی استوار بمانید و هنگامی که همگان به سوی زید و عمرو میشتابند، شما به سوی مهدی بگرایید. خداوند را بسیار یاد کنید و بهشت را سودای خود قرار دهید و نماز را در اوّل وقت بر پا دارید و زکات را به اهلش بپردازید و به پدر و مادر خود نیکی کنید که دیری با آنان نخواهید ماند و به معروف امر نمایید و از منکر باز دارید و کارهاتان را سبک سازید و هر چه گذاشتنی است را بگذارید و هر چه برداشتنی است را بردارید و برای کوچ کردن به سوی مهدی آماده شوید؛ چراکه من هرگاه همراهانی کافی بیابم، به سوی او کوچ خواهم کرد، اگرچه میان من و او هفت دریا باشد. کیست که ده هزار تن را برای من تضمین کند تا من ظهور مهدی را برای او ضامن شوم؟! زمین گندیده و زمان مانند دمل چرکینی است که سر باز کرده باشد، ولی عاقبت برای پرهیزکاران خواهد بود».
خداوند شما «جوانان دوستدار مهدی» را حفظ فرماید.