3.عقاید: شناخت خلیفهی خداوند در زمین؛ احوال منصور و زمینهسازی او برای ظهور مهدی
لطفا پرسش شماره 15 عقاید: شناخت خلیفهی خداوند در زمین با موضوع «احوال منصور و زمینهسازی او برای ظهور مهدی» ثبت شده توسط «ناشناس» در تاریخ 30 دی 1393 و پاسخ دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی؛ زمینهساز عملی ظهور مهدی علیه السلام را بخوانید.
متن پرسش:
در صورتی که حاکم یکی از کشورهای اسلامی پیشنهاد جناب منصور هاشمی خراسانی را قبول کند چگونه حکومت را تحویل حضرت مهدی میدهند؟ آیا ایشان با حضرت مهدی ارتباط داشته و ملاقات دارند؟ برنامه اجرایی ایشان چیست؟
پاسخ بخش پاسخگویی به پرسشهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:
ارتباط با حضرت مهدی علیه السلام به معنای ملاقات موردی با آن حضرت بنا بر قول به وجود او در حال حاضر، عقلاً و شرعاً ممکن است و ظاهراً برای برخی از مسلمانان واقع شده است، ولی جناب منصور هاشمی خراسانی مدّعی ارتباط با آن حضرت نیست، به این معنا که یا با آن حضرت ارتباطی ندارد و یا آن را بر ملا نمیکند. در هر حال، چه ایشان با آن حضرت ارتباطی داشته باشد و چه ارتباطی نداشته باشد، تردیدی نیست که هرگاه حاکم یکی از کشورهای اسلامی پیشنهاد ایشان مبنی بر کنارهگیری از قدرت و انتقال آن به مهدی علیه السلام را واقعاً و از روی اخلاص و نه ادّعائاً و از روی فریب قبول کند و اقدامات عملی لازم برای اثبات صداقت خود و تسهیل ظهور آن حضرت را به ترتیبی که در کتاب «بازگشت به اسلام» تبیین شده است انجام دهد، خداوند راه آن را برای او از ناحیهی هر کسی که بخواهد میگشاید؛ چراکه او به بندگان خود ستمکار نیست؛ چنانکه فرموده است: «وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» (آل عمران/ 182) و چیزی را برای قومی تغییر نمیدهد تا آن گاه که آنان خود زمینهی تغییرش را فراهم سازند؛ چنانکه فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد/ 11) و از انجام کاری که برای آنان لازم است ناتوان نیست؛ چنانکه فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ» (طلاق/ 3) و فرموده است: «بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ» (مائده/ 64)؛ بل حق آن است که پس از تحصیل این مقدّمات توسّط حاکمی مسلمان و تأیید آن توسّط منصور هاشمی خراسانی به عنوان کارشناس و ناظری بیطرف و قابل اعتماد در قالب اقدامی مشترک، نیازی به ارتباط ایشان با مهدی علیه السلام نخواهد بود، بلکه مهدی علیه السلام خود با ایشان ارتباط خواهد گرفت؛ چراکه هدایت ایشان در این مرحله وظیفهی خداوند خواهد بود و طیّ این مرحله توسّط منصور هاشمی خراسانی بنا بر قاعدهی «إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ» (صافّات/ 99)؛ «من به سوی پروردگارم روندهام، من را هدایت خواهد کرد» انجام میشود؛ چنانکه خود در بخشی از کتاب بزرگ «بازگشت به اسلام» (ص238) با اشاره به این مرحله فرموده است:
«آری، انصاف آن است که دسترسی مردم به مهدی، در صورتی که مانع آن را رفع کنند، بدون هدایتی از جانب او ممکن نیست؛ چراکه آنان از وجود یا جای او در صورت وجودش آگاهی ندارند و تبعاً به سختی میتوانند او را از طریق جستجویش، هر چند با تکیه بر نشانیهای روایت شده برای او، بیابند. از این رو، بر مهدی واجب است که امکان دسترسی به خود را پس از رفع مانع آن توسّط مردم، برای آنان ایجاد کند و آن میتواند از طریق فرستادن سفیر یا نوشتن نامهای برای آنان یا از طریقی دیگر بسته به امکان و مناسبت آن انجام شود. با این وصف، رفع مانع دسترسی به مهدی که پیش از هر چیز، فقدان امنیّت لازم برای اوست، بر مردم واجب است و هرگاه آن را انجام دهند، بر مهدی واجب میشود که دسترسی به خود را برای آنان تسهیل کند و او به اقتضای طهارتش از هر گونه رجس و عدم افتراقش از کتاب خداوند، این کار را انجام میدهد و عدم انجام این کار توسّط او تاکنون، دلیل بر آن است که مردم تاکنون مانع دسترسی به او را رفع نکردهاند و امنیّت لازم برای او را به وجود نیاوردهاند».
روشن است که این وعدهی منصور هاشمی خراسانی نیست تا احتمال تخلّف آن برود، بلکه وعدهی خداوند است و تحقّق وعدهی خداوند حتمی است، هر چند چند و چون آن برای بیشتر مردم معلوم نباشد؛ چنانکه فرموده است: «أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ» (یونس/ 55)؛ «آگاه باشید که وعدهی خداوند حقّ است، هر چند بیشتر آنان علم ندارند»؛ همچنانکه تحقّق وعدهی او دربارهی قیامت حتمی است، هر چند کمّ و کیف آن به طور دقیق معلوم نیست؛ چنانکه فرموده است: «وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ قُلْ لَکُمْ مِیعَادُ یَوْمٍ لَا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ» (سبأ/ 29 و 30)؛ «و میگویند که این وعده کی خواهد بود اگر راست میگویید؟! بگو برای شما میعاد روزی است که یک ساعت از آن پس یا پیش نمیافتید» و فرموده است: «وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ» (ملک/ 25 و 26)؛ «و میگویند که این وعده کی خواهد بود اگر راستگو هستید؟! بگو علم تنها نزد خداوند است و من تنها بیم دهندهای آشکارم».
بنابراین، حق آن است که باید زمینهسازی برای ظهور مهدی علیه السلام را با ایمان به وعدهی خداوند انجام داد و نباید به سبب جهل به برخی جزئیات کمّی یا کیفی آن، در لازم و مفید بودن آن تردید روا داشت و دعوت کنندهی به سوی آن را به گزافهگویی متّهم نمود. به هر حال، معضل غیاب مهدی علیه السلام معضل پیچیدهای است و منصور هاشمی خراسانی در حال تلاش برای حلّ آن به صورت علمی و میدانی است و برای این کار دشوار و نفسگیر، دست کم به حمایت یکی از کشورهای اسلامی و حاکمان مسلمان نیاز دارد.
خداوند به همهی مسلمانان توفیق درک این حکمتها و حقایق گرانسنگ را ارزانی دارد و دلهای حاکمان مسلمان را برای قبول آن نرم گرداند تا هر چه زودتر زمینه برای ظهور آقایمان مهدی علیه السلام فراهم شود و مصائب و معضلات جهان اسلام پایان پذیرد؛ چراکه او بر هر کاری تواناست و بسیار بخشنده و مهربان است.